آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

حکومت رضاشاه به مثابه یک دولت مطلقه مدرن، گفتمان ملت گرایی اقتدارگرای رمانتیک را که ریشه در اندیشه متفکران آلمانی چون فیخته و هِردر داشت، به عنوان پارادایم خویش برای بنانهادن هویت ملی ایرانی برگزید. این گفتمان بر «سجایای ملی» پای می فشرد و با تکیه بر «رمانتیسیسم» ملت را پدیده ای ازلی می انگاشت و تاریخ ملی، ذات هویت ملی محسوب می شد. به همین جهت، حاکمیت پهلوی اول در جهت ایجاد زیرساخت های فکری جامعه در جهت فرارویاندن هویت ملی مورد نظر خویش، بر آموزش تاریخ ملی بیش از گذشته متمرکز شد تا بدین شکل بر هویت یکپارچه تمام ایرانیان بیش از پیش تأکید شود. در این میان آموزش تاریخ ملی به کودکان، امکان دستیابی هرچه بهتر و سریع تر به این هدف را فراهم می کرد. در این مقاله پرسش اصلی این است که حاکمیت رضاشاه چگونه از طریق آموزش تاریخ به کودکان، مفهوم هویت ملی ایرانی را نهادینه کرد. در پاسخ به این پرسش، فرضیه اصلی این پژوهش این است که دولت مطلقه مدرن کوشید با تکیه بر ملت گرایی اقتدارگرای رمانتیک و کاربست آن در خوانش تاریخ ملی در کتاب های درسی دوره دبستان، مفهوم هویت ملی ایرانی را در میان نسل جدید ملت ایران نهادینه کند.

تبلیغات