آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

قرآن در تعریفی کوتاه و نیز جامع و مانع، کلام الله است و می دانیم که پیروان ادیان دیگر نیز چنین ادعایی در مورد متن مقدس خود ندارند. قرآن پس از نزول خود، خود را به همه شناساند. پیامبر اکرم(ص) با شیوه ای حکیمانه به تعلیم آن پرداخت و این کتاب پس از زمانی کوتاه در گستره جغرافیایی وسیعی نشر یافت و زبان عربی را به صورتی عمیق تحت تأثیر خود قرار داد و خدمات بزرگی را به این زبان انجام داد. اما از زمان های پیشین میان قرآن و زبان عربی، تصور یک «این همانی» پدید آمد و گاه زبان عربی و ادبیات درازدامنی که پس از نزول قرآن و بنا بر شرایط و در بستره آیین خاص پدید آمد و همه قواعد آن نیز لزوماً منطبق با سخن و منطق قرآن نبود، الزاماً مقدمه فهم قرآن قلمداد شد. بر اساس این تصورات، برخی اسلام را دین اعراب و قبایل بدویِ جزیره العرب شمرده اند و گروهی نیز قائل به این شده اند که برای ارتباط گرفتن با متن این دین یا باید عرب بود یا سالیان طولانی را لزوماً به فراگیری زبان عربی گذراند. مقاله با روش توصیفی و کتابخانه ای به بیان این موضوع می پردازد که قرآن در حصار مکان و زمان و زبان خاصی نمانده است و عربیِ الهی آن، عربی قومی ویژه و زبان مادری کسی نیست، بلکه این عربی، لسان مبین الهی در کسوت زبانی بشری است که بنا بر مصالحی، منطقه نزول آن در سرزمینی عرب نشین درنظر گرفته شده است و چنین حالتی مزیت و محرومیتی را برای کسی رقم نمی زند

تبلیغات