آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

در دوره معاصر به دلیل مشترکات فراوان بین دو فرهنگ ایرانی و عربی، می توان تشابه افکار و تصاویر و درنهایت مضامین شعری همسان را که البتّه در برخی موارد با دیدگاه های متفاوت همراه هستند، در آثار شعری شاعران دو ملّت به خوبی حس کرد. بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی، به مثابه عضوی از جامعه ادبی خویش، نقش مهمّی در بازتاب تحوّلات سیاسی و اجتماعی ایفا کرده اند؛ امّا گاهی اوقات واقعیّت های جامعه، بنا به دلایلی همچون مناسب نبودن فضای سیاسی و اجتماعی، در سروده های آن ها به صراحت، بیان نمی شود؛ چراکه بیان این واقعیّت ها در برخی موارد با نهادهای سیاسی و اجتماعی در تقابل قرار می گرفت؛ از این رو، دو شاعران برای بیان دیدگاه های خویش از نماد استفاده کرده اند؛ لذا با توجّه به این اصل که ارزیابی درست ادبیّات ملّی و تبیین جایگاه آن در میراث فکری و ادبی بشریت جز با مقایسه ادبیّات ملّت ها میسّر نمی شود، نوشتار پیش رو در راستای غنابخشیدن به ادبیّات ملّی و نشان دادن ارزش های ادبی آن در کنار ادبیّات ملل مختلف، می کوشد تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که دامنه پژوهش آن منحصر به تأثیر و تأثّر نیست، بلکه بر زیبایی های هنری تأکید دارد؛ کارکرد نماد را در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد نماد با تجربه های روحی و عاطفی این دو شاعر، پیوندی ناگسستنی دارد و بازتابی از سرخوردگی های هنرمند و شرایط سیاسی - اجتماعی روزگار آنان و راهی برای آشکارکردن زشتی ها و خفقان حاکم بر جامعه است.

تبلیغات