آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

نظریه ی اطلاق (Supposition Theory) یکی از نظریه های مهم منطقی-دلالت شناسی است که در تألیفات و تفاسیر منطق دانان قرون وسطایی در ذیل بحث «ویژگی های حدود» مطرح گردیده است. از آنجایی که این نظریه دارای پیامدهای منطقی، فلسفی و الاهیاتی مهمی است در این پژوهش به بررسی ریشه ی مفهومی و تاریخی آن می پردازیم. مدعای اصلی این پژوهش وجود پیوندی معنادار به لحاظ تاریخی و مفهومی بین نظریه ی قرون وسطایی اطلاق و نظریه ی مغالطات ارسطو است که در رساله ی «در پیرامون ابطال های سوفیستی» وی مطرح شده است. بررسی مورد به مورد مغالطات مطرح شده توسط ارسطو در مقایسه و تطبیق با تحلیل های منطق دانان قرون وسطایی این فرضیه را تقویت می کند که نظریه ی اطلاق همان دلالت شناسیِ پنهان در نظریه ی مغالطات ارسطو است که توسط منطق دانان قرون وسطایی ماهیتی آشکار و مستقل پیدا کرده است و در دوران قرون وسطایی متأخر در برخورد با مشکلات دلالت شناسی مختلف در ابعاد گسترده تری نیز توسعه یافته است.

تبلیغات