کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیب های زیادی در روابط با حکومت های محلی و منطقه ای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، به تناسب ضرورت های سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاست هایی اتخاذ می کردند. یکی از این مقاطع دوره حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آق قویونلوها هم زمان شد. این هم زمانی موجب عدول میرزاعلی از سیاست خارجی سنتی خاندان مبتنی بر تابعیت در قبال حکومت مرکزی ایران و اتخاذ سیاست تقابل تهاجمی گردید. این مقاله، با بهره گیری از منابع اصلی این دوره و تحلیل مضمونی روایت های تاریخی، به دنبال تبیین تأثیر اصلاحات بر بی ثباتی داخلی و علل شکست سیاست تقابل تهاجمی در قبال آق قویونلوهاست. هم زمانی اجرای اصلاحات داخلی با اتخاذ سیاست خارجی جدید به تشدید رقابت های درون خاندان کیائی انجامید. شکست های متعدد میرزاعلی در سیاست خارجی از جمله درقبال مرعشیان مازندران، آق قویونلوها و سایر حکومت های محلی به ازدست رفتن بخشی از قلمرو سنتی شان منجر شد. در نتیجه این شکست ها و تشدید نارضایتی داخلی، میرزاعلی به قتل رسید و حکومت کیائیان مجبور به تابعیت از حکومت مرکزی ایران شد.