بن نگره «شخصیت گرایی» بر اصول فقه معاصر سایه افکنده است. این بن نگره دارای خاستگاه زبانی و اجتماعی است که سرچشمه آن زبان عربی به عنوان زبان دانش های اسلامی است. در اصول فقه، ساختار امر با اندیشه شخصیت گرایی تحلیل می شود؛ بدین گونه که وقتی آمر/ مولا نسبت به کاری امر می کند، درحقیقت، شخصیت آمر به عملی که بدان امر شده ربط پیدا می کند. درنتیجه، مأمور اگر امر را انجام ندهد درواقع به شخصیت آمر و کرامت او ضربه زده و احترام آمر را رعایت نکرده است. در بن نگره شخصیت گرایی، ملاک استحقاق عقاب در مخالفت با امر مولا، زیرپاگذاشتن احترام به مولا، طغیان عبد بر مولای خویش و هتک حرمت شخصیت اوست که بنابر تفسیر عقل عملی صورت می گیرد. نظریه حق الطاعه به عنوان نمونه اعلای بن نگره شخصیت گرایی از این منظر نقد می شود. بن نگره شخصیت گرایی متناسب با جوامع طبقاتی بوده و مانع رشد تفکر قانونی در اصول فقه است. همچنین نقدهایی براساس رویکرد عقلایی و سنجش میان ارزش احتمال و محتمل در برابر نظریه حق الطاعه قرار می گیرد و به دیدگاه پیشنهادی در حجیت احتمال اشاره می شود.