نخستین و ابتدایی ترین ابزاری که در هر گونه ارتباط به کار گرفته می شود، زبان است. حال هر چقدر این ابزار ساده تر باشد، تعداد کاربران آن بیشتر می شود. با ازدیاد جمعیت یک زبان، زبانی که پیچیدگی کمتری را داراست، انواع تبادلات احساسی، معنایی، تجاری، فرهنگی و مشابه آن را به روشنی و با سوتفاهم های کمتر انجام می دهد. ایران از تنوع گویشی، زبان های محلی و قومی زیادی برخوردار است. ولی ارتباطات میان آنها، به دلیل تنوع زبانی، هنوز در سطحی قابل قبول انجام نمی شود. یکی از روش های ارتباط، به کارگیری متون و کتب است. عدم شناسایی و معرفی واج های مبتنی بر علم زبان شناسی و خط یکی از چالش های اساسی در ایجاد ارتباط نوشتاری، برای گویش ها و زبان های بومی بوده است. استفاده ابتکاری از نویسه های مختلف، ورود نابجای فنوتیک در خط، تعصبات قومی، موازی کاری، عدم داشتن الگویی برای طراحی خطی جامع، تک روی ها و بسیاری از حب و بغض های دیگر، موجب واگرایی در طراحی و پردازش ساختاری واحد برای خط در انواع زبان ها و گویش های محلی کشور شده است. پژوهش حاضر با استناد بر زبان هایی که با ابداع خط، بقای خود را تثبیت کرده اند و با ارائه تاریخچه زبان فارسی، الگویی کاربردی و روشمند برای ابداع و یا تصحیح خط در جهت همگرایی گویش ها و زبان های محلی و قومی طبق چارچوب و الگوی واردهاف (2015) و به روش کتابخانه ای ارائه می دهد.