پژوهش با هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحول آفرین در کاهش بدبینی کارکنان و به روش توصیفی انجام شده است. در این راستا، با توجه به اهمیت مباحث روان شناسی مثبت و کاربردهای آن در رفتار سازمانی و همچنین نقش ویژگی های روان شناختی کارکنان در تاثیرپذیری از رهبران سازمان، نقش میانجی متغیرهای رفتار سازمانی مثبت گرا شامل سرمایه روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی نیز در رابطه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نمونه گیری تصادفی ساده 130 نفر از کارکنان شعبه یک سازمان تامین اجتماعی استان قم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های رهبری تحول آفرین بس، سرمایه روان شناختی لوتانز، یوسف و آولیو، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و بدبینی سازمان کیان بودند. مدل مفهومی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد رهبری تحول آفرین، سرمایه روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی می توانند تا حد قابل توجهی بر کاهش بدبینی کارکنان در سازمان موثر باشند. ضمن اینکه متغیرهای رفتار سازمانی مثبت گرا نقشی میانجی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و بدبینی کارکنان ایفا کرد. بنابراین، توجه به ابعاد رهبری تحول آفرین، توانمندسازی روان شناختی و سرمایه روان شناختی و تلاش برای ارتقاء آن ها به ویژه با تاکید بر تمامی مدیران و کارکنان سطوح مختلف، در کاهش بدبینی کارکنان و حتی در پیشگری از آن تاثیر قابل توجهی خواهد داشت.