آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

ارتباط شعر معاصر فارسی و عربی با فلسفه، به ویژه با دستاوردهای اگزیستانسیالیسم، در برخی اشعار تبدیل به یک هویت مشخص شده است؛ چنان که شاهد یک امتزاج، در دو نوع دستاورد بشری هستیم. از مصادیق چنین ادعایی، تبلور این فلسفه در «ترانه های کوچک غربت» احمد شاملو و «أغانی مهیار الدمشقی» أدونیس است که دو شاعر با پرداختن به مؤلفه های بنیادین آن به خلق اثری هنری دست یازیده اند. نوشته حاضر ضمن ارائه تصویری از ارتباط فلسفه اگزیستانسیالیسم با ادبیات معاصر، مصادیق این نوع فلسفه را در دو مجموعه مورد بررسی قرار دهد. بر همین مبنا نتایج، نشان خواهد داد؛ در این کندوکاو، با دو اندیشمند مواجه هستیم که شعر برای آن ها فراتر از یک گفتار یا یک شاخه هنری است. آن ها در مواجهه با اگزیستانسیالیسم رویکردهایی مختلف را اتخاذ می کنند و این رویه فلسفی، باعث تعمیق روابط اشیاء و حوادث در شعر آن ها می گردد و درعین حال، ممکن است منجر به شکل گیری نوعی پیچیدگی و دیریابی برای مخاطبانشان نیز گردد. بااین وجود، مباحثی همچون هستی شناسی، تناقض و تنهایی، حضور دیگری، صیرورت و نمایندگی انسان از جمله قضایایی است که دو شاعر بر مبنای نگرش اگزیستانسیالیسم به طرح آن همت گماشته اند.

تبلیغات