هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش عامل استراتژی راهبری هزینه (به عنوان یکی از استراتژی های تجاری) و نیز عامل رقابت در مدیریت سودهای واقعی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر این اساس تعداد 128 شرکت در دوره زمانی 1389 تا 1394 از بین جامعه آماری انتخاب شده و روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از داده های تلفیقی ایستا و روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق، دستکاری در فعالیت های واقعی به عنوان معیار مدیریت سود، شاخص هرفیندال – هیرشمن به عنوان معیار رقابت در سطح صنعت، شاخص سهام به عنوان معیار رقابت در سطح شرکت و گردش دارایی های عملیاتی به عنوان معیار راهبری هزینه در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که استراتژی راهبری هزینه دارای اثر با اهمیتی بر مدیریت سودهای واقعی است. وجود رابطه مثبت بین استراتژی راهبری هزینه و مدیریت سود، حکایت از آن دارد که شرکتهایی که از استراتژی راهبری هزینه تبعبت می کنند، گرایش به اعمال سطح بالاتری از مدیریت سودهای واقعی دارند. همچنین نتایج نشان می دهد که مدیریت سود ناشی از اجرای استراتژی راهبری هزینه به واسطه افزایش سطح رقابت، می تواند تشدید شود.