آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

انتقاد، از لوازم آزادی بیان در حوزه های مختلف ازجمله در دو حوزه دین و سیاست قابل طرح است. به رسمیت شناختن منتقدان و پاسداشت حقوق آنان مهم ترین محکی است که به وسیله آن می توان پایبندی حکومتی را به حقوق انسانی شناسایی کرد. بر اساس آموزه های دینی، نقد حاکمان یا رفتار و باورهای ایشان، حق شهروندان و از جهتی دیگر تکلیف آنان به شمار می آید. این حق و تکلیف توسط افراد به صورت مستقل یا در قالب تشکل های مدنی و احزاب سیاسی یا در ساختار نهادهای سیاسی قابل اعمال است. این مقاله، ضمن بررسی مبانی دینی این حق، به مقایسه آن با حقوق بین الملل و قوانین مدون ایران پرداخته و ضمن اشاره به کاستی های اسناد بین المللی در این زمینه، به این پرسش پاسخ داده است که آیا برای انتقاد حدّ و مرزی شناخته شده است و در صورت ترسیم چنین مرزی، چنانچه منتقد از مرزهای انتقاد تجاوز نماید، از دیدگاه اسلام، حقوق بین الملل و حقوق داخلی، برخورد با وی چگونه تعریف شده است؟

تبلیغات