قوانین مرحله اول اصلاحات ارضی مقدار مالکیت عمده مالکان را به یک روستای شش دانگ محدود می کرد، اگرچه مفاد این قوانین در سراسر کشور دارای اهداف واحدی بود، اما مالکان مشمول با واکنشهای متفاوتی با آن روبرو شدند. اجرای برنامه در کردستان به عنوان منطقه مورد بررسی این تحقیق با برخوردهای متعارضی مواجه گشت. در پژوهش حاضر مسئله این است که با توجه به اینکه اجرای اصلاحات ارضی از برنامه ها و خواسته های اصلی حزب دموکرات کردستان بوده است و علی القاعده می بایست از این برنامه حمایت به عمل آورد، چرا به مخالفت با آن و حمایت از خوانین برخاست؟ بر اساس یافته های تحقیق، حزب بر شدت مقاومت مالکان برابر اصلاحات ارضی افزود و آن را به سمت شورشهای مسلحانه سوق داد. اگرچه این برنامه از خواسته های اصلی حزب بود، اما اجرای آن توسط شاه را طرحی در راستای فرونشاندن نارضایتی های اجتماعی می دانست. علاوه بر آن، برنامه را تهدیدی برای تفکرات ناسیونالیسم کُردی اعلام نمود، زیرا که با اجرای آن قدرتهای محلی مالکان و رؤسای عشایر از میان رفته و قدرت حکومت جایگزین آن می گشت و حزب در جهت دستیابی به اهداف خود با خطرات جدی مواجه می شد. وابستگی مالی حزب به مالکین و همزمانی شورش کردستان عراق با اجرای اصلاحات ارضی و گسترش این جنبش به کردستان ایران نیز نقش مهمی در چگونگی رویکرد اعضای حزب به برنامه و مالکان داشت.