پس از تسلط اعراب بر ایران واکنش های متفاوتی مانند مبارزه علیه اقتدار رسمی، مباحثات نظری و چالش با مسلمانان ازسوی ایرانیان بروز کرد. گروهی نیز ضمن پذیرش اسلام، کوشیدند با نفوذ در ساختار قدرت سیاسی خلافت، با رونق فرهنگی جامعه از زوال فرهنگ ایران جلوگیری کنند. مسأله اصلی این مقاله بررسی رابطه تراکم قدرت در دست ایرانیان ذی نفوذ در ساختار قدرت سیاسی خلافت با تحولات فرهنگی جامعه اسلامی است. این بررسی نشان می دهد حضور گسترده خاندان های ایرانی در ساخت قدرت خلافت عباسی، موجب فعال شدن آنان در عرصه سیاست گذاری های فرهنگی شد. ایرانیان علاوه بر امور سیاسی، اقتصادی، مذهبی و تکوین زیرساخت های اداری، در رونق فرهنگی و اندیشه های علمی و توسعه صنایع وابسته به علم و کتابت مانند کاغذ و قلم نقش مهمی ایفا کردند. این مقاله بر اساس روش تبیین تاریخی بر آن است تا دستاوردها و رونق فرهنگی و علمی را به تأثیر از حضور ایرانیان در قدرت سیاسی خلافت بررسی کند.