به طور معمول در آثار فلسفی مسلمین، معرفت پذیری خداوند به صورت مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است بلکه در بیشتر موارد به عنوان یک اصل موضوع تلقی گشته است. حکیم سبزواری علی رغم رویکرد منتقدانه ای که در نسبت با اندیشه های تعطیل گرایانه اتخاذ نموده، عقل را بدون مدد الهی عاجز از معرفت خداوند می داند و بیان می کند آنچه که خداوند را از طریق براهین می شناسد، عقلی است که به نور خداوند تقویت گشته است و در عین حال عقل از نیل به کنه ذات خداوند ناتوان است، بدان جهت که علم حصولی اکتناهی منوط به حصول تام ماهیت معلوم برای عالم است و خداوند به سبب تنزه از ماهیت از دسترسی عقول مبرا می باشد. حکیم سبزواری در تبیین نظریه خویش علاوه بر اقامه استدلال، به روایات صادره از ناحیه عصمت و نیز بیانات اهل معرفت استشهاد نموده است.