آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

انسجام یا فقدان انسجام شعر گذشته یکی از مسائل محل مناقشه میان نوگرایان و سنت گرایان بوده است؛ نوگرایان به تبعیت از نیما شعر گذشته را فاقد انسجام دانسته، به آشفتگی آن رای داده اند حال آنکه برخی دیگر (عمدتاً سنت گرایان) شعر گذشته را نیز دارای و انسجام دانسته اند. به نظر نویسندگان این مقاله آنچه سبب این تناقض گردیده است، صورت بندی نادرست مسئله ساختار شعر پیشامدرن و مدرن می باشد؛ برای رسیدن به پاسخ های قانع کننده تر باید این سوال را طرح نمود که هر کدام از این اشعار(پیشامدرن و مدرن) چه نوع ساختاری دارند؟ برای ارائه پاسخی به این سوالات می توان از آراء جامعه شناسانی چون دورکیم استفاده فراوان برد. به باور این جامعه شناسان نوع همبستگی میان افراد جامعه های پیشامدرن نه آشفته بلکه مکانیکی است همچنانکه نوع همبستگی میان افراد جامعه های مدرن نه منسجم بلکه ارگانیک است(یعنی در هر جامعه نوع خاصی از همبستگی و انسجام میان اجزاء/افراد آن جامعه وجود دارد). اگر بتوان این دیدگاه را به حوزه ادبیات تعمیم داده، ساختارهای ادبی را در ارتباط با ساختار) جوامع بدانیم، آنگاه می توان ادعا کرد که ساختار شعر پیشامدرن مکانیکی(و نه لزوماً پراکنده) و ساختار شعر مدرن ارگانیک است.

تبلیغات