چکیده

علامه طباطبائی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به بررسی قانون اول نیوتن از منظر فلسفی پرداخته و در کتاب نهایة الحکمة به مسئلة انرژی و قانون بقای ماده و انرژی توجه کرده است. استاد مطهری نیز در آثار مختلف خود به این دو مسئلة فیزیکی پرداخته آن ها را از منظر فلسفی مورد بررسی قرار داده است. از آنجا که در وحلة نخست، به نظر می رسد که قانون اول نیوتن با این قاعدة فلسفی که هر حرکتی نیازمند به محرک است در تضاد است، این دو فیلسوف معاصر کوشیده اند تا به این اشکال پاسخ دهند و تفسیری سازگار با قواعد فلسفی از آن ارائه نمایند. همچنین با طرح مسئلة انرژی و بررسی قانون بقای ماده و انرژی کوشیده اند تا جایگاه انرژی را در میان مقولات ارسطویی و در سلسله اجناس جواهر مشخص نمایند. تبدیل ماده به انرژی این سئوال را نیز مطرح می کند که آیا ماده در هنگام تبدیل به انرژی، صورت جسمیه خود را رها می کند و این قاعدة فلسفی که ماده هیچگاه از صورت جدا نمی شود را باطل می نماید یا خیر؟ در این مقاله نگرش فلسفی علامه طباطبائی و استاد مطهری نسبت به این دو قانون فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است.

تبلیغات