نقش دین در سیر تحولات تاریخی امری بی بدیل است؛ از یک سو ادیان دارای تنوع و تفاوت های بسیاری هستند و از سوی دیگر در طول تاریخ کشمکش و نزاع های طولانی که به نام دین صورت گرفته، گفتگو میان ادیان را به یک ضرورت تبدیل نموده است. اما چگونه می توان شیوه و مبانی مدونی را برای گفتگو براساس تعامل بین ادیان دنبال نمود؟ در سال های اخیر دربارة شیوة گفتگو بین ادیان نظریاتی ارائه شده و فرصت هایی برای به کار بستن آنها با هدف ایجاد رواداری، احترام و درک متقابل فراهم گردیده است، اما هنوز تا رسیدن به کمال مطلوب فاصله بسیار است. در این نوشتار به بررسی شیوه های چهارگانة گفتگو پرداخته خواهد شد که از کثرت گرایی جان هیکو پارادایم های سه گانة او آغاز می شود و با طرح روش گفتگوی مارتین بوبرمبتنی بر اندیشة من تو ادامه می یابد و پس از تأکید بر روش کویاماکه مبتنی بر اصل بازتاب است، سرانجام به بحث دربارة روش چهارم یعنی گفتگوی مبتنی بر اندیشة عرفانی می رسد. روش چهارم، در مقایسه با سه روش دیگر، جریانی مطمئن و انسانی را در گفتگوی بین ادیان طی می کند. آنچه در این نوشتار خواهد آمد، بررسی این شیوه ها و تحلیل بهترین ابزار و روش در گفتگوی بین ادیان است.