فضای شهری به عنوان یکی از ارکان هویت ساز شهرهای ایرانی در طول سالیان متمادی تحت تاثیر آموزه ها و الگوهای فکری وهنری اسلام شکل گرفته و تحت تاثیر نیروهای مختلفی از قبیل زمان-اداری-اقتصادی-سیاسی و نیروی اجتماعی بوده لیکن در عصر حاضر با تغییر وتحول در عرصه ی معماری وشهرسازی فرایند طراحی وخلق فضای شهری به افول گراییده ونقشی معیوب از هویت معماری ایرانی-اسلامی را تبیین می نماید. موضوع این مقاله بیان چهارچوب نظری فضای شهری و تاثیرات نیروهای موجود در شکل گیری شهر(بانگرش زیباشناختی). این چارچوب مارا در تحلیل و شناخت فضاهای شهری یاری میرساند. بی توجهی به اصول طراحی و عدم تطابق اصول و معیارها با شرایط فرهنگی روزبخشی از مساله این مقاله است. می توان عنوان نمود که برای دسترسی به فضای شهری با کیفیت باید امکان تعامل نیروها درحد بیشینه فراهم گردد از سوی دیگر فضای شهر توسعه یافته وآن را به مثابه عرصه ای عمومی-اجتماعی- فرهنگی و کالبدی معرفی می کند که نه فقط می بایست واجد ویژگی های زیبایی شناختی باشد بلکه باید به عنوان فضای شهری بستر حیات مدنی شهر باشد.به این ترتیب فضای شهری نه تنها با فرم بلکه بامحتوایش کامل می گردد.