آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

فضای جغرافیایی ایران، علی رغم تنوع جغرافیایی- انسانی و وسعت زیاد آن، در قالب ساختار سیاسی - اداری بسیط و متمرکز اداره می شود. بااین حال، ساختار سیاسی- اداری بسیط ( ازلحاظ نظری) مطلوب کشورهایی به شمار می رود که از یک ملت همگون تشکیل شده و از تکثر و تفاوت های فضایی (جغرافیایی - انسانی) کمتری برخوردار هستند. وانگهی، دستیابی به توسعه پایدار در صدر اهداف و برنامه های هر دولتی قرار دارد و توسعه یافتگی در مفهوم رایج آن بایستی شامل توسعه برابر و نسبی فضای سرزمینی در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشد؛ در همین خصوص، تجربه نشان می دهد استفاده از ساختار سیاسی- اداری بسیط و متمرکز به عنوان مکانیسم اجرایی کشور در بُعد جغرافیایی و مدیریت سیاسی فضا باعث شکل گیری جغرافیاهای نابرابر قدرت (تخلیه فرصت ها و ابزارهای قدرت از پیرامون - به ویژه نواحی قومی و تمرکز آن ها در کانون های قدرت) می شود که این امر به وضوح در توپوگرافی توسعه یافتگی فضای جغرافیایی ایران، هم در مقیاس ملی و هم در مقیاس منطقه ای و محلی دیده می شود. درمجموع، با توجه به نتایج این پژوهش، منشأ بسیاری از مشکلات فضایی در ایران را بایستی در ذات و ماهیت این ساختار جستجو کرد. به گونه ای که ساختار مذکور را می توان بیماری دردناک و بزرگ ترین معضل ساختار فضایی و فرایند سازماندهی فضایی (سیاسی - اقتصادی - فرهنگی) در ایران تلقی نمود. بنابراین، با توجه به وجود ساختار سیاسی- اداری متمرکز در ایران که در آن به تفاوت های انسانی و اکولوژیک چندان توجهی نمی شود؛ این سؤال مطرح می شود که آیا در قالب ساختار سیاسی بسیط می توان از توسعه معقول و برابر در نواحی مختلف جغرافیایی- انسانی برخوردار شد، یا اینکه وجود ساختار سیاسی بسیط و متمرکز در کشوری مثل ایران با خصیصه های اکولوژیک و جغرافیایی متنوع می تواند به نابرابری فضایی بیانجامد.

تبلیغات