همواره در خصوص معماری و شهرسازی اسلامی سخنها رفته و مطالب زیادی نگاشته شده است ولیکن هنوز که هنوز است نمی توان فضایی را به مفهوم و شکل واقعی آمیخته با مبانی اساسی اسلامی به جهانیان ارائه دهیم. گاهی به تفاوت شکللی فضا با مبانی فضای اسلامی بر می خوریم و گاهی به تفاوت مفهومی فضا با مبانی اسلامی. در هر دوصورت اشکال کار در عدم درک صحیح از فضای اسلامی در شهر و معماری اسلامی می باشد. هیچگاه از خود پرسیده ایم اولین مکان ساخته شده با تفک و نفی اسلامی کجاست و کدام است؟ آیا تا بحال از خود پرسیده ایم که شهراسلامی در کالبد تعریف می شود یا در حق.ق شهروندی؟ آیا کالبد شهراسلامی از 1400 سال تا به امروز براساس فرهنگ مردم شهر شکل گرفته است یا براساس اعتقادات اسلامی؟ و اگر جواب اعتقادات اسلامی است پس چرا امروزه هیچکدام از این شهر مورد تائید صد در صد علمای بزرگ اسلام نیستند؟ ایا اینطور نیست که شهراسلامی در تمامی ابعادش مورد نقد و بررسی با ید قرار گیرد؟ در واقع معماری و شهرسازی اسلامی چیزی بجز مفهوم و معنا نیست و شکل و فرم در صورت ایجاد ""مفهوم"" و ""معنا"" در آن فضا ""شکل"" و ""فرم"" اسلامی پیدا کرده و به فضای اسلامی تبدیل میگردند. اگر به تاریخ احداث بناهای مساجد قدیمی مثل اردستان، مسجد جامع اصفهان، مجامع یزد و... وتاریخ ظهور اسلام و اگر به خیلی دور تر برویم ساخت کعبه مکرمه بدست حضرت ابراهیم خلیل الل.... در این پژوهش سعی در باز کردن مفاهیم و انتظارات مورد نظر اسلام از معماری و شهرسازی و همینطور مشخص کردن عناصر شاخص فضاهای اسلامی می باشد.