آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش می کند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایه های جامعه سالم و آرمانی اش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیده های عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق بر آن است که اعضای جامعه به ویژه حاکمان قدرت را به سوی خدمت رسانی به خلق تشویق کند و بدین سان بخشی از آلام و دردهای بشری را درمان کند. سعدی برای رهایی انسان ها از درد و رنج، از یک سوی همیاری و همدردی انسان ها به همنوعشان را به یاری می طلبد و از سوی دیگر با استفاده از گفتمان های مختلف اخلاقی، دینی، عقلانی و برجسته کردن امور نیک، تلاش می کند بسترهای لازم را برای ایجاد جامعه سالم و متوازن فراهم کند و در مناسبات اجتماعی و ارتباط افراد با یکدیگر پیوندی سالم، متعادل و توأم با عشق و مهرورزی به همدیگر برقرار کرده، از رهگذر آن، آسایش و آرامش روحی را به جامعه بازگرداند. در یک نگاه ساختاری و جامع به دیدگاه سعدی در قصاید و بوستان می توان گفت که سعدی با پدیده درد و رنج، مواجهة اخلاقی و انسانی دارد و درد و رنج مطرح شده در شعر او متعلق به کل جامعه انسانی است و به قشر یا جامعه خاصی تعلق ندارد بلکه مربوط به کل انسان هایی است که چون عضو یک پیکره انسانی با هم در ارتباطند.

تبلیغات