دم غنیمت شمری؛ به معنای پاسداشت لحظه ها، فراموشی تلخی های گذشته وکنارنهادن نگرانی های آینده، پدیده ای است معنایی در شعر خیّام که از نگرشی ژرف به جهانِ سربسته و پر رمز و راز شکل می گیرد و پرسش های وجودگرایانه از ویژگی های بارز آن به شمار می رود. این مفهوم در شعر شاعران معاصر عرب، انعکاسی گسترده دارد، با این تفاوت که گاهی آن را با خوش باشی و لذّت طلبی اپیکوری اشتباه گرفته و در حد یک کامجوی حسّی کاهش داده اند. علی محمود طه، شاعر مصری از آن دسته شاعرانی است که اصل اندیشة دم غنیمت شمری را از خیّام گرفته است، اما آن را در قالب مفاهیم حسّی بیان می کند. این پژوهش می کوشد تا نشان دهد؛ چگونه علی محمود طه با این اندیشة خیّامی آشنا شده و چه برداشت های انحرافی از آن در شعرش روی داده است؟ نگارندگان با چشم اندازی تطبیقی و روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی انتقادی به پرسش های فوق پاسخ داده اند. یافته های پژوهش، نشان می دهد که علی محمود طه مستقیماً با منبع فارسی اندیشة خیّامی آشنا نبوده، بلکه با برداشتی الهام گونه از ترجمه های انگلیسی و عربیِ رباعیّات خیّام، رویکردی مادی گرایانه ولذّت طلبانه به این اندیشه دارد.