آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چندی است شاهد خیزش های فراگیر مردمی و اعتراضات گسترده ای بوده است که تاکنون در این کشورها نظیر نداشته است. این جنبش های مردمی که در ابتدا با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز شده بود و سبب ساز وقوع انقلاب های دیگری در منطقه گشته است، در قالب بیداری اسلامی مورد بحث قرار می گیرد. گمانه ها و تحلیل های متفاوتی درباره این تحولات وجود دارد و سؤالات زیادی در مورد آن مطرح گردیده است. برخی از این سؤالات به ماهیت و چیستی این رخدادها و برخی دیگر به چرایی و چگونگی آن برمی گردد. در این میان یکی از مسائل مهم بررسی نقش رسانه ها به خصوص رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی در شکل گیری این انقلاب ها است. از دیگر سو انقلاب «گل یاس» تونس به عنوان باثبات ترین کشور شمال آفریقا و نیز مادر انقلاب های منطقه توجه ویژه پژوهشگران را به خود مشغول داشته است. مقاله حاضر به بررسی نقش رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی در انقلاب تونس می پردازد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و نیز مصاحبه با خبرگان بهره گرفته شده است. رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی خود را به عنوان آلترناتیو قدرتمند برای سایر رسانه ها در رابطه سه گانه مخاطب، رسانه و جامعه مطرح کرده اند؛ قدرتی که روز به روز در تزاید است. بررسی انقلاب تونس نشان می دهد یک جوان معترض مصری و دوستانش توانستند با بهره گیری از شبکه های اجتماعی در عرض کمتر از دوماه طومار حکومت 23 ساله بن علی را در هم بپیچند و مکتب خودسوزی فیس بوکی را بنا کنند. این حرکت با استفاده از شبکه های اجتماعی بازتولید و منتشر شد و این آغاز راه انقلاب هایی بود که به نام های «ویکی انقلاب»، «انقلاب فیس بوکی» و «انقلاب توئیتری» نامیده شدند. در پرتو رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی ارتباطات افقی شکل می گرد و به گفته کاستلز میان بخش های گوناگون جامعه به شکل افقی پیوند ایجاد می شود. «قدرت جریان ها» بر «جریان قدرت» پیشی می گیرد و شهروندان می توانند با استفاده از شبکه های اجتماعی انحصارهای رسانه ای را از بین ببرند.

تبلیغات