خلیج فارس و مناطق حاشیة آن در طول تاریخ، از اهمیت قابل ذکری برخوردار بوده است. موقعیت راهبردی نظامی، سیاسی و تجاری این منطقه همواره مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده است. قدرت های بزرگ، به ویژه در عصر استعمار، همواره در صدد تثبیت جایگاه خود در این منطقه بوده اند و برای دست یابی به این مهم، از راه کارهای متفاوتی بهره می گرفتند. منع تجارت برده طی قرن نوزدهم در خلیج فارس نیز از جمله راه کارهایی بود که از سوی استعمار انگلستان به سبب اهمیت آن در حفظ منافع این دولت در منطقة خلیج فارس صورت گرفت و در نهایت، این دولت توانست با توسّل به اجرای این اصل به ظاهر انسانی و بشر دوستانه، تجارت دریایی خلیج فارس را تحت کنترل خود درآورد.
این نوشتار برآن است تا ضمن بررسی جایگاه غلامان در فرهنگ اسلامی - ایرانی منطقة ساحلی خلیج فارس، که بیشتر در اسناد و مدارک بر جای مانده از این دوره و در لابه لای منابع انگلیسی قرار دارد، به اهمیت این قشر جامعه بپردازد و با بررسی تفاوت های اساسی میان فرهنگ برده داری غرب و جایگاه والای غلامان در فرهنگ خلیج فارس، به این مسئله بپپردازد که انگلستان در پس نقشة «لغو تجارت برده در خلیج فارس» چه اهدافی را دنبال می کرد.