برخلاف دیدگاه رایج که عصر سلجوقی را دوره انحطاط تفکر و اندیشه در ایران می دانند، حوزه عمومی اندیشه و تفکر در ایران عصر سلجوقی دچار رکود و انحطاط نشد، بلکه در مسیر و شرایطی متفاوت از جریان غالب تفکر در دورههای پیشین جریان یافت که آن را میتوان نوعی تغییر نگرش در عرصههای گفتمانی و بنیانهای فکری دانست. در این دوره متفکران و اندیشمندانی چون امام محمد و احمد غزالی، خیام، عین القضات همدانی، شیخ اشراق سهروردی، فخر رازی، خواجه نظام الملک طوسی، قشیری، خواجه عبدالله انصاری و... در حوزه نظریه پردازی در عرصه های مختلف علوم، تفکر و اندیشه در ایران ظهور کردند، که با وجود آنها نمی توان دوره سلجوقی را عصر انحطاط تفکر و اندیشه عنوان کرد، چرا که به واسطه نقش آفرینی اندیشمندان مذکور، این دوره، به یکی از ادوار شاخص در زمینه نظریه پردازی های دینی و سیاسی در تاریخ ایران مبدل شد. بخشی از آثار و مصادیق آن را می توان در زمینه ی تألیف گسترده متون و طرح نظریه های مربوط به اندیشه های دینی در عرصه عرفان و تصوف مشاهده کرد. با عنایت به گستردگی جریان های تفکر و اندیشه و ابعاد آن در ایران عصر سلجوقی، هدف پژوهش حاضر نشان دادن بخشی از ابعاد جریان های تفکر و اندیشه در ایران عصر سلجوقی، با تأکید بر نظریه پردازی های دینی و عرفانی با محوریت دو حوزه فرهنگی ـ جغرافیایی خراسان و عراق عجم بر اساس افکار و نظریات اندیشمندانی چون قشیری، خواجه عبدالله انصاری و محمد غزالی در خراسان و احمد غزالی، عین القضات همدانی و شیخ اشراق سهروردی در عراق عجم است.