وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب میشود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مستلزم شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد گسترده این بخش است. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزیهای منطقهای، استفاده از شاخصهای مسکن است. این شاخصها که نشان دهنده وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است راهنمایی موثر برای بهبود برنامهریزی مسکن آینده است. پژوهش حاضر با استفاده از شاخصهای مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستانهای استان اصفهان و سطحبندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخصها پرداخته است. روش تحقیق مبتنی بر روش اسنادی، توصیفی و همبستگی است و اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان اصفهان استخراج شده است که از میان 52 متغیر مربوط به مسکن، 18 شاخص استخراج شده و مناسب بودن آنها از طریق آزمون KMO ارزیابی شده است. شاخصهای انتخابی با روش تحلیل عاملی به 5 عامل تقلیل یافت که این عوامل جمعا 249/86 درصد واریانس را در بر میگیرند. در بین 5 عامل فوق، عامل زیربنایی به تنهایی 414/26 درصد واریانس را پوشش میدهد که تاثیر گذارترین عامل در مطالعه است. به منظور سطحبندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشهای استفاده و نقاط روستایی استان به 7 گروه همگن طبقهبندی شدهاند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان اصفهان در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستانهای نجف آباد، تیران و کرون، نطنز، کاشان، خوانسار، آران و بیدگل، گلپایگان و سمیرم سفلی در پایینترین سطح از نظر برخورداری از شاخصهای مسکن قرار دارند.