بحث تعادل و تراجیح یا بحث تعارض ادله از مباحث مهم اصولی است که جایگاه خود را از خاتمه و مباحث حاشیه ای اصول فقه، به حدی به مباحث پایه ای اصول و فقه الحدیث تغییر داده است که برخی آن را از مهمترین مسائل اصولی و فقه الحدیثی بر شمرده اند.
تعارض بین دو دلیل گاه غیرمستقر است، گاه مستقر. تعارض بین دو دلیل غیر مستقر از رهگذر جمع عرفی مرتفع و از دایره بحث خارج می شود، مانند دو دلیل عام و خاص و مطلق و مقید؛ اما تعارض بین دو دلیل مستقر یا از هر جهت (سند، دلالت و جهت صدور) همتا و متعادلین هستند و دو گزینه تساقط هر دو یا تخییر بین آن دو، مورد توجه اصولیان و علمای فقه الحدیث قرار گرفته یا یکی از دو دلیل دارای امتیاز بر دیگری است. این امتیاز یا در اخبار علاجیه ذکر شده یا در روایات مزبور ذکر نشده است. در چنین موردی دو گزینه تخییر و ترجیح دلیل دارای مزیت، مورد توجه قرار گرفته و گزینش هر یک راه ویژه ای را در استنباط احکام شرعی از دلایل متعارض، فرا راه مجتهد می نهد.
ما در این مقاله بر آن شدیم ابتدا بحث تعریف تعارض، علت وجود آن، راههای حل تعارض و همچنین مرجحاتی که ما را در این راه کمک می کنند را بررسی کرده و با آوردن نمونه هایی از احادیث متعارض، روشهای حل تعارض را بیان نماییم.