واژة «حمل»، با توجه به دو مؤلفة اتحاد و تغایر، در برخورد با مهمانان ناخوانده ای همچون گزاره های طبیعیه و گزاره های مبتنی بر حمل اولی ذاتی دستخوش تغییراتی معنایی شده است که بر این اساس می توان سه دورة مجزا را از هم بازشناخت: 1. دوره ای که در آن «ما به الاتحاد» در خارج و «ما به التغایر» در ذهن است؛ 2. دوره ای که در آن ما به الاتحاد، علاوه بر خارج، می تواند در ذهن نیز باشد و «ما به التغایر» نیز به سطح فراتر ذهن و یا ذهن دیگر عزیمت کند؛ 3. دوره ای که در آن ما به الاتحاد و ما به التغایر، علاوه بر منظر و ناظر، می توانند به ترتیب در ناظر و منظر قرار گیرند. بدون تفکیک این دوره ها نمی توان به درستی به بازخوانی نظریة تمایز حملین در آثار ملاصدرا پرداخت. در این مقاله ما به الاتحاد و ما به التغایر در سیری تاریخی تحلیل می شوند تا از این طریق، گوشه ای از ابهامات نظریة تمایز حملین زدوده شود.