ناخرسندی از زمان حاضر ویژگی مستمر افراد جامعه بشری است. این امر موجب ظهور پدیده ی روی گردانی و گریز از زمان حاضر می شود. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا نماید. او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند. حسرت گذشته و دلتنگی برای همه ی آنچه از دست رفته – که یکی از حوزه های معنایی پدیده ی نوستالژی است- هماره ذهن بشر را درگیر خود کرده است. شاعران و هنرمندان در آثار خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارها ی زبانی و تصویرهای شعری گوناگون بیان کرده اند. این موضوع به عنوان یکی از رفتارهای ناخود آگاه فرد در شعر ابن خفاجه نمود دارد. غم دوری از وطن و معشوق، سوگ عزیزان و یاد اسطوره ها، از مولفه های نوستالژیک اشعار ابن خفاجه به شمار می رود. وی با صدق عاطفه و فوران احساس این معانی را در شعــر خود به تصویر می کشد.
مقاله ی حاضر با روش تحلیلی – توصیفی ظهور و بروز این پدیده ی روانشناختی- اجتماعی را در سروده های یکی از سر آمدان شعر اندلس مورد مطالعه قرار داده است.