ژانر ادبی غنایی، در حقیقت مبین مجموعه ای گسترده و بی پایان از حالات تمرکز یافته روانی گوینده است که پرده از احساسات و عواطف پنهان شاعر برمی دارد.این گونه ادبی، بازتاب تخیلی عواطف و زاییده حالات متغیر ضمیر شاعر است که با «بیانی موزیکال و آهنگین»، تصویرگر حوادث ذهنی او
می شود و می توان آن را تفسیر و واکاوی اندیشه های نهفته ولایه های معنایی نهاد گوینده دانست. در
این گونه ادبی «درون مایه شعری» بر محور «من» شاعر استوار است و تحت تاثیر انگیزه های عینی و اشتغالات ذهنی به سخن درمی آید.
و اما هدف اصلی این نوشتار، انجام پزوهشی تحلیلی جهت دست یابی به نقطه نظرهای شاعر و
زمنیه های غالب اندیشه وتفکر او از منظر بازتاب تخیلی عاطفه، حالات تمرکز یافته روانی، لایه های معنایی درونی است که در قالب الگوهای غنایی و به گونه ای فشرده و اثرگذار نمود می یابد. روش اصلی تحقیق بر مبنای «تحلیل محتوا» استوار بوده است.
بررسی و تحلیل بسامد کاربردی این گونه درون مایه ها در دیوان «محمدولی دشت بیاضی»، نتایج ذیل را به دست می دهد: مدح فرمانروایان و کارگزاران (397مورد: 54درصد)، مدح و منقبت اولیاء و انبیاء (166: 22درصد)، مفاخره (79: 10درصد)، هجویه (54: 7درصد)، مفاهیم تغزلی (39: 5درصد).