تاریخ نویسان عصر قاجار از آغاز ورود ایران به میدان سیاست جهانی در سال های نخست قرن 19م./13ق. با پدیدهٔ اروپا و فرنگ روبه رو شدند که به سرنوشت ایران و دولت قاجار مربوط می شد. شناخت اروپا و تمدن جدید غرب برای تاریخ نویسان آن دوره دشوار بود، اما آنها به ضرورت زمانه باید علاوه بر آشنایی با دستاوردهای اقتصادی، نظامی و فکری غرب به برنامه های استعماری شان که جنبهٔ دیگر تمدن آنها بود نیز توجه می کردند. ازاین رو رویکردهای متفاوت و حتی تک بعدی ای برگزیدند که از نبود شناخت درست و دقیق ناشی می شد. این مقاله به بررسی رویکردهای تاریخ نویسان قاجاری نسبت به اروپا و جنبه های مختلف تمدن آن می پردازد.