چکیده

شاید بتوان ادبیات فرانسه را یکی از غنی ترین ادبیات جهان دانست. مکاتب عمده ادبی توسط نویسندگان فرانسوی به وجود آمده? گسترش یافته سپس جای خود را به مکاتب دیگر داده اند. یکی از جنبش های ادبی که در دهه 50 و 60 قرن بیستم در فرانسه به وجود آمد «رمان جدید» بود که عناصر سنتی داستان قرون گذشته را زیر سوال برد. به نظر نویسندگان این جنبش مفاهیم شخصیت? تعهد? پیرنگ و ... دیگر کهنه شده بودند و لازم بود تا قالبی نو برخاسته از شرایط زمانی? جایگزین داستان سنتی شود. می توان به وجود آمدن این جنبش ادبی را ناشی از تغییرات عمده اقتصادی - اجتماعی? دستاوردهای علمی فروید و دیگر عواملی دانست که ساختار اروپای بعد از جنگ دوم را بطور بنیادین متحول ساختند.در عین حال باید اذعان نمود که این نویسندگان علی رغم وجه تشابهی که در رد قالب های سنتی داستانهای قرن نوزدهم داشتند هر کدام شیوه نوشتاری خاصی را دنبال می کردند . دنیای رب-گریه (Robbe-Grillet) دنیای اشیاست در حالیکه ساروت (Sarraute) در داستانهای خود بیشتر به روانکاوی شخصیتهای داستان می پردازد. او در داستانهای خود هیجانات و احساسات ناگهانی فرار و غیر قابل کنترلی را بیان می کند که به یکباره انسان مهربان و نرم خو را به فردی پرخاشگر تبدیل می کند. در داستانهای او قهرمان وجود ندارد و در اکثر موارد شخصیتهای داستان او فاقد اسم اندو برای نامیدن آنها از ضمایر فاعلی تو? او? آنها و حتی در برخی موارد از شماره استفاده می شود. مقاله حاضر ابتدا به بررسی شرایطی می پردازد که رمان جدید در آن بوجود آمده و ریشه گرفته است و سپس مفاهیم شخصیت? اشیا? زمان و پیرنگ را از دید ناتالی ساروت نویسنده بزرگ این جنبش ادبی? مطالعه می کند.

تبلیغات