چکیده

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار برنامه ریزی درسی آموزش متوسطه ایران در خصوص میزان توجه به مولفه های خلاقیت از دیدگاه استادان و متخصصان برنامه ریزی درسی ،به منظور ارائه الگوی جهت زمینه سازی خلاقیت در فرایند یادگیری دانش آموزان بود.پژوهش به روش، زمینه ای انجام شد. جامعه آماری آن، کلیه استادان، متخصصان و کارشناسان برنامه درسی به تعداد 104 نفر بودند حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 92 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که با روشهای آزمون لوین،تی تست ، تحلیل واریانس (f) و جدول دانکن تجزیه و تحلیل شدند .یافته های پژوهش نشان داد کاربرد رویکردهای خلاق (توسعه فرآیندهای شناختی، دانش آموز مداری، انسان اجتماعی و انسان گرایی )در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت "" نامطلوب و پایین"" دارد. همچنین میزان پرداخته شدن به مولفه های خلاقیت از عناصر مختلف فردی ،گروهی و سازمانی گرایش به سمت ""پایین"" دارد؛ اما میزان کاربرد رویکردهای معنویت گرایی، موضوع مداری در برنامه ریزی درسی گرایش به سمت بالا دارد و رویکردهای همچون انتقال میراث فرهنگی و صلاحیت مداری گرایش به سمت متوسط و پایین دارد .

تبلیغات