چکیده

صاحب نظران معتقدند براساس نظریهی شکست بازار، ""ارتقای کارآفرینی"" میتواند موضوع مداخلهی دولت ها باشد. مداخلهی دولت ها در قالب بسته ای به نام ""خط مشی"" (سیاست) شکل عملی به خود میگیرد. در فرایند خط مشی (سیاست) گذاری ملی که شامل شناخت مساله، تدوین دستور کار، فرموله کردن، اجرا، ارزشیابی، تغییر و خاتمهی خط مشی میشود، مرحلهی فرموله کردن خط مشی (به معنای احصای بدیل های برخورد با یک مساله عمومی) از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا به شدت بر مراحل دیگر تاثیر میگذارد. روش شناسی فرمولهکردن خط مشیها برای قانون گذاران کشور میتواند در تدوین خط مشیهای کارآمد و اثربخش یاریدهنده باشد. امّا در حوزهی خط مشیگذاری کارآفرینی روش شناسی مشخصی وجود ندارد. در این مقاله پژوهش گر تلاش میکند نوعی روش شناسی مفهومی برای تدوین خط مشیهای ملی کارآفرینی در کشور ارایه دهد. این روش شناسی به سبکی ابتکاری- تحلیلی و با مرور بر دانش موجود و مشارکت نویسنده در طراحی فرایند شکل گیری بدیل های خط مشی ارایه شده است. بنابراین پس از ارایه چارچوب مفهومی فرایند احصای بدیل های خط مشی، نحوهی تدوین خط مشی کارآفرینی ملی به عنوان محتوای عملی اجرای آن چارچوب اجرا میشود

تبلیغات