"هدف مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا نظریه حرکت جوهرى، که یک نظریه توصیفى است، ظرفیت لازم را براى تدوین یک نظریه تربیتى را، که یک نظریه هنجارى است، دارد؟و در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا این نظریه توان چالش با مشکلات نظرى موجود در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت و نیز قدرت تفکر درباره مشکلات عملى موجود در زندگى انسان را دارا است.روش گفتار حاضر نیز، استدلال و بطور عمده، حرکتهستبهبایداست.با توجه به نکات یاد شده کوشش شده است بر مبناى نظریه حرکت جوهرى حکیم صدر المتألهین، نظریهاى تربیت پرورده شود.این نظریه همچون هر نظریه فلسفى تربیت شامل بررسى مقولات اصول، اهداف، روشها، محتوا و ارزشیابى است که در کل، نظام واحدى را تشکیل مىدهند.در پایان، این نظام به عنوان معیارى در نقد برخى نظریات تربیتى به کار گرفته شده و نیز تلاش گردیده بر مبناى آن بعضى پارادوکسهاى تربیتى گشوده شود.همچنین ظرفیت نظریه حاصل در حل مشکلات عملى موجود انسان امروز مورد بررسى قرار گرفته است.
"