"هدف از این نوشتار مقایسه کار ارزشیابى در مدیریت اسلامى و مدیریت متداول است.به منظور نیل به این هدف، دو پرسش پژوهشى مطرح مىگردد:
پرسش اول-آیا در اسلام ارزشیابى وجود دارد یا خیر؟
پرسش دوم-تفاوت ارزشیابى در اسلام و ارزشیابى در مدیریت متداول چیست؟
فرضیه اول-با استناد به دلایل مختلف، ارزشیابى در اسلام بطور جدى مطرح است.
فرضیه دوم-ارزشیابى در اسلام با ارزشیابى متداول تفاوتى آشکار دارد؛از جمله توجه به حس فاعلى به جاى توجه به حسن فعل.
نوع این تحقیق(بنیادى-کتابخانهاى)و روش آن(نظرى-تحلیلى)مىباشد.
ابتدا به منظور تأیید فرضیه اوّل به پنج دلیل زیر استناد مىشود:
دلیل اول:بر اساس اصول فطرى و تکوینى انسان با توجه به داشتن هدف، عقل، وجدان و فطرت الهى و وجود رقیب و عتید، دو فرشتهاى که در سمت راست و چپ انسان مراقب اعمال آدمى است، بطور دقیق اعمال را مىنویسند؛بنابراین انسان کارهاى خود را ارزیابى مىکند و به سوى خیر و کمال گام برمىدارد.
دلیل دوم:با توجه به اصل اعتقادى معاد که روز حسابرسى است و با در نظر گرفتن امر به معروف و نهى از منکر که از فروغ دین اسلام است.ارزشیابى عنصر جدایىناپذیر از شریعت اسلام است.
دلیل سوم:با توجه به اصل امتحان و آزمایش که سنت الهى و عامل تکامل انسان است، بندگان بدون استثنا در معرض آزمایش و امتحان الهى قرار دارند و اصولا فلسفه مرگ و زندگى، امتحان و آزمایش است.
دلیل چهارم:توجه به آیات متعدد قرآن کریم و احادیث فراوان در مورد امتحان، بلا، قتنه، میزان و محاسبه که با صراحت، وجود امتحان و آزمایش اعلام گردیده است.
دلیل پنجم:توجه به پیامهایى که در نهجالبلاغه، در قالب خطبهها، نامهها و حکمتها در مورد ارزیابى و نظارت در مدیریت اسلامى آمده است.
سپس، براى تأیید فرضیه دوم، ابتدا مفاهیم مختلف ارزشیابى، اهداف و ملاکهاى ارزشیابى و شیوههاى آن در مدیریت متداول و اسلامى مقایسه و تفاوت آن بیان شده است.در پایان، تفاوت
ارزشیابى در اسلام و ارزشیابى متداول، از نظر حسن فعل و حسن فاعل و تفاوت مفهوم علم و شناخت، هدفهاى رفتارى و هدفهاى غایى و محدودیتهایى که در ارزشیابى متداول از نظر(زمانى- مکانى)و تبعیت از مصالح سیاسى، اقتصادى و اجتماعى وجود دارد و پیوسته خطاهاى فراوانى که در کمین شیوه ارزشیابى متداول وجد دارد ولى در ارزشیابى اسلامى وجود ندارد.مورد بررسى قرار مىگیرد و نتیجه آن است که بر اساس میزان عدل الهى ارزشیابى ذرهاى کم یا زیاد نمىشود در حالى که ارزشیابىهاى متداول، مصلحتگرایانه و سازشکارانه هستند و در بیشتر مواقع در آنها رابطه بر ضابطه حاکم است و به جاى در نظر گرفتن تفاوتها، تبعیض صورت مىگیرد.
"