به سبب شباهتهای متعددی که میان درخت و کوه وجود دارد، سیمرغ شاهنامه از درخت ویسپوبیش به کوه البرز نقل مکان می کند. سیمرغ، سئن یا مرغو سئن اوستا در شاهنامه نیز حضور خود را با تفاوتهایی حفظ کرده است. اگر سیمرغ اوستا چهره ای آیینی و پذیرفته دارد. شاهنامه چهره ای اهریمنی را نیز در داستان اسفندیار به آن افزوده است آشیانه سیمرغ در اوستا بر درخت ویسپوبیش و در شاهنامه بر فراز کوه البرز است. پژوهشهای مربوط به شاهنامه و شناخت اساطیر ایران، به علل و عوامل تغییر مکان سیمرغ در شاهنامه (و متون تاریخی، فلسفی وعرفانی دوران اسلامی) توجهی نکرده و از آن درگذشته اند. مقاله حاضر نشان می دهد به سبب تاثیرات آیین مهر، حضور عناصر مهری چون خورشید و آب در داستانهای مربوط به سیمرغ، همسانی سیمرغ و عقاب (یکی از پرنده های مهری) و نیز شباهتهای میان کوه البرز و درخت ویسپوبیش، سیمرغ اوستا و متون پهلوی در شاهنامه و سایر متون دوران اسلامی بر فراز کوه البرز آشیان گرفته است. اطلاق سئن به عقاب و سیمرغ، همسانیهای موجود میان این دو پرنده، یکی پنداشتن مهر و خورشید، شباهت آنها با سیمرغ، جاندار انگاری کوه، رشد آن چون درخت، مرکزیت، حضور عنصر هوم و آب در کنار کوه و درخت در اوستا و نشانه های موجود و مؤید در سایر فرهنگها به خصوص هند، اسباب و علل تغییرمکان آشیانه سیمرغ بوده است.