تصویبی ستودنی و موجی از مخالفت؛ در حاشیه حذف عدالت جنسیتی از برنامه چهارم توسعه
آرشیو
چکیده
عکس العمل مخالفان حذف عدالت جنسیتی از برنامه چهارم توسعه، بیش از آنکه نماینگر نزاع بر سر یک واژه باشد. نمایانگر نزاع در پایگاه فکری است؛ اندیشهای که دفاع از حقوق زنان را تنها در بازگشت به آموزههای وحیانی در عین تحلیل شرایط زمانی و مکانی میداند و اندیشهای که وحی را از حضور در عرصه مهندسی اجتماعی محروم میسازد و مقولههایی چون «برابری جنسیتی»، «عدالت عرفی» و «حق تسلط بر بدن» (به تفسیر لیبرال این واژهها) را صرفا به دلیل مقبولیت آن در نهادهای بین المللی عقلانی میداند و حقوق وحیانی را بر وفق آن تفسیر مینماید. مقاله حاضر گرچه گزارشی تحلیلی از موضوع خاص «عدالت جنسیتی» است اما توجه خواننده را به چالش اصلی نیز جلب میکند.متن
عکس العمل مخالفان حذف عدالت جنسیتی از برنامه چهارم توسعه، بیش از آنکه نماینگر نزاع بر سر یک واژه باشد. نمایانگر نزاع در پایگاه فکری است؛ اندیشهای که دفاع از حقوق زنان را تنها در بازگشت به آموزههای وحیانی در عین تحلیل شرایط زمانی و مکانی میداند و اندیشهای که وحی را از حضور در عرصه مهندسی اجتماعی محروم میسازد و مقولههایی چون «برابری جنسیتی»، «عدالت عرفی» و «حق تسلط بر بدن» (به تفسیر لیبرال این واژهها) را صرفا به دلیل مقبولیت آن در نهادهای بین المللی عقلانی میداند و حقوق وحیانی را بر وفق آن تفسیر مینماید. مقاله حاضر گرچه گزارشی تحلیلی از موضوع خاص «عدالت جنسیتی» است اما توجه خواننده را به چالش اصلی نیز جلب میکند. در پی بازگشت لایحه برنامه چهارم توسعه از سوی شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی بند عبارت «برقراری عدالت جنسیتی» را از بند ه ماده 155 برنامه چهارم حذف نمود. مفاد این بند «تدوین در تصویب طرح جامع توانمندسازی و حمایت از حقوق زنان و برقراری عدالت جنسیتی در ابعاد حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و اجرایی در مراجع ذیربط» بود. در روز رأیگیری هیچ یک از نمایندگان زن به موافقت با حذف این بند قیام نکردند. اما این نکته سبب شد که از تیررس نگاه منتقدان خارج شوند. آنان نمایندگان زن را به دلیل سکوتشان به بیتفاوتی و کمکاری متهم کردند. در اولین واکنش، فاطمه آلیا عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: «قصد ما این بود که از عدالت جنسیتی دفاع کنیم حتی دفاعیه خوب هم تهیه شده بود. ما میخواستیم واژه عدالت جنسیتی را معنا کنیم تا ابهامات شورای نگهبان برطرف شود. امیرشاهی، فرنوش، «زنان مجلس هنوز سکوت را نشکستهاند»، شرق، 2/6/83 ، ص 7. در پی اعلام حذف «عدالت جنسیتی» موجی از مخالفت از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی فمینیست برخاست. براساس گزارش گروه اجتماعی روزنامه شرق، درست همزمان با امضای تفاهم نامه همکاری با کمیسیون برابری جنسیت افریقای جنوبی از سوی هیأت ایرانی به سرپرستی زهرا شجاعی، مجلس، عبارت «عدالت جنسیتی را از برنامه چهارم حذف کرد. این گزارش میافزاید: «در عین حال به نظر میرسد، زنان دولت این مهم را در شکلهای دیگری پیگیری میکنند... این بار قرار است برابری و عدالت جنسیتی با امضای تفاهم نامه زنان ایران و افریقای جنوبی پیگیری شود. تلاش برای بازگشت برابری جنسیتی»، شرق، 2/6/83 ، ص 26. مطلب عنوان شده از سوی نویسنده روزنامه شرق حاوی واقعیتی در دستگاههای رسمی نظام است. نهادهای رسمی، خود را برای کسب مجوز قانونی از نهادهای ذیربط معطل نمیکنند و آنچه را خود به مصلحت میدانند و یا به شکل علنی یا غیرعلمی با نهادهای بینالمللی به توافق رسیدهاند، عمل میکنند. چنانکه فرزانه داوری مدیر پروژه آموزشهای توانمندسازی زنان مرکز امور مشارکت در توضیحاتی پیرامون تشکیل «شبکه جنسیت» میگوید: شبکه جنسیتی متشکل از زنان و مردانی است که بیعدالتی جنسیتی را احساس میکنند یا تجربه کردهاند و معتقدند برای برقراری عدالت جنسیتی باید حرکت اصولی در این خصوص انجام پذیرد». وی ادامه میدهد: «مفهوم جنسیت و عدالت جنسیتی به کمک آموزش، جریانسازی شده و در حال نهادینه شدن است. به این معنا که تمام پرسنل باید به عنوان آموزش ضمن خدمت تحت آموزشهای شبکه جنسیت قرار گیرند. این مقوله به شکل یک لایحه به تصویب وزارت کار و امور اجتماعی رسیده است. و برای همه مدیران و در تمام سطوح اجباری خواهد شد. البته این موضوع در سازمان مدیریت و برنامهریزی در دست بررسی است که چنانچه به تصویب رسید اجرا خواهد شد. ... فعالیت انجام شده در شبکه جنسیت در قالب یک پروژه با یکی از آژانسهای انجام میشود و در نهایت در قالب یک سند به ثبت خواهد رسید. در این سند پیشبینی شده است که به طور حتم، روزنامهنگاران، تشکلهای غیردولتی، دفاتر امور بانوان، مدیران و بهورزان آموزش داده شوند». وی میافزاید: «به عنوان نمونه بهورزان به دلیل داشتن ارتباط بسیار نزدیک با مردم و اعتماد مردم به آنها آموزش دیدهاند تا بتوانند در ارتباط خود نگرشهای جنسیتی را در جامعه جاری کنند و بگویند کلیشه است.» قدرت خان، ثمانه «تبعیض دو سویه»، شرق، 4/6/83 ، ص 21. این در حالی است که موضوع «برابری جنسیتی» و «کلیشه دانستن تفاوتهای جنسیتی» به مفهوم رایج آن در ادبیات فمینیستی و بینالمللی تاکنون مورد پذیرش رسمی نظام اسلامی قرار گرفته و مرجعیت شیعه هم به دلایلی که خواهد آمد چنین برداشتی را مخالف ضرورت اسلام میداند. در هفتم شهریور ماه روزنامه اعتماد به نقل از «زهرا نژاد بهرام» معاون فرماندار تهران اعلام کرد: «حذف» عدالت جنسیتی» مغایر با دیدگاههای انقلاب اسلامی، و شعار عدالت اجتماعیِ نمایندگان مجلس به معنای نادیده گرفتن حقوق زنان است. وی گفت: «امروزه «جنسیت» یک واژه نیست، بلکه یک مسئله اجتماعی است و باید تفاوت «جنس» و «جنسیت» را شناخت». حذف عدالت جنسیتی مغایر شعار عدالت اجتماعی است»، اعتماد، 7/6/83 ، ص همزمان روزنامه حیات نو در مقالهای نوشت: «حذف عدالت جنسیتی میتواند حاصل چند باور باشد: توسعهیافتگی جامعه ما، رفع مشکلات جنسیتی و بینیازی به دستیابی به عدالت جنسیتی و یا اعتقاد نداشتن به مفهوم و اصل عدالت جنسیتی و یا عدم امکان دستیابی به تعریف عدالت جنسیتی». در ادامه نویسنده پس از مردود دانستن احتمال اول، این پرسش را مطرح میکند که آیا مسائل زنان تا آن اندازه در جامعه مبهم است که موجب اعمال دو دیدگاه در برنامه چهارم توسعه شده است که یکی به لزوم رفع چالشها و تأکید بر رویکرد عدالت جنسیتی در برنامه اعتقاد پیدا کرده و دیگری به حذف آن رأی میدهد؟» آیا مسائل زنان در جامعه مبهم است»، حیات نو، 7/6/83 ، ص 3. در همین روز نشست اضطراری سازمانهای غیردولتی فمینیستی در واکنش به حذف «عدالت جنسیتی» در پارک نظامی گنجوی برگزار شد. در این جلسه فریبا داوری مهاجر، رئیس حزب زنان و عضو شورای مرکزی انجمن روزنامهنگاران زن گفت: این ماده که حذف شد نتیجه دو سال تلاش جمعی از زنان بود که توانسته بودند آنرا به برنامه توسعه اضافه کنند. شهین مولاوردی، مدیر روابط بینالملل مرکز امور مشارکت زنان در ادامه جلسه گفت: باتوجه به شناخت قشر حقوقدان نسبت به «برابری جنسیتی»، پیشنهاد شد به جای واژه «برابری جنسیتی» از «عدالت جنسیتی» استفاده شود. با این امید که این کلمه با ردّ نهایی شورای نگهبان مواجه نشود. با تصویب عدالت جنسیتی، دولت موظف میشود برای توانمندسازی زنان در ابعاد مختلف امکاناتی ایجاد کنند. نکته جالب در زمان حذف این ماده سکوت خانمهای مجلس هفتم بود. به نظر من سوء تعبیر بین «جنس» و «جنسیت» مسأله قابل تأملی است من فکر میکنم این نمایندگان حتی معنای عدالت جنسیتی را نمیدانستهاند. گیتی شامبیاتی، روزنامهنگار، نیز در این جلسه گفت: حذف عدالت جنسیتی پیش از اینکه برای ما بد باشد از نظر بینالمللی بد است. در این جلسه محبوبه عباسقلیزاده دبیر انجمن فرزانه پیشرو گفت: باید بدون اینکه کسی را تحریک کنیم یک بسیج عمومی راه بیندازیم. وی پیشنهاد کرد با تشکیل یک کمیته، تدوین یک بیانیه عمومی خطاب به مجلس هفتم، تدوین یک بیانیه خطاب به دبیرخانه جهانی پکن + 10 در بانکوک و گفتوگو با مسئولان ذیربط را در دستور کار قرار دهیم. در ادامه، مولاوردی هم افزود: باید صدای اعتراض ما در مقابل آنها بلند شود تا فکر نکنند عملکرد آنها هیچ مخالفی ندارد و هیچ کس به آنها اعتراض نمیکنند وی گفت: در مورد حذف «عدالت جنسیتی» نباید کوتاه بیایم، در این نشست پیشنهادات عباسقلیزاده مورد تایید حاضران قرار گرفت. نتیجه این تصمیمگیری چند روز بعد آشکار شد. پس از اتمام کارگاه آموزشی ملیکا 3 ـ طرح مشترک مرکز امور مشارکت زنان و وزارت امور خارجه باعنوان توانمندسازی سازمانهای غیردولتی به منظور شرکت در اجلاس بینالمللی ـ تعدادی از سازمانهای غیردولتی بیانیهای اعتراضآمیز منتشر کردند که در برخی جراید انعکاسی یافت. ر.ک: بیانیه ، آفتاب، 25/6/83 ، ص 1. گیتی شامبیاتی ـ روزنامهنگار ـ دومقالهای نمایندگان مجلس را به تصمیم بدون مطالعه متهم کرده و مینویسد: «سازمان ملل و سازمانهای غیردولتی بر مسائلی مثل عدالت جنسیتی و بسترسازی جنسیتی در برنامههای توسعه کشورها علاقه نشان میدهند، توصیه میکنند و گاه حتی تاکید که قانونگذار در تصویب قوانین اثرات و عواقب قانون را بر زنان و مردان، هردو، در نظر داشته باشد. در این زمینه هزاران جزوه مطالعاتی و نتایج تحقیقی به زبانهای مختلف دنیا منتشر میکنند. کشورها را حمایت میکنند تا از طریق برپایی کارگاههای آموزشی مفاهیم جدید را به جامعه و دستاندرکاران نظام خود معرفی کنند. امروز دیگر نمیتوان تصمیم گیرنده بود و آخرین نتایج تحقیقات را مطالعه نکرده تصمیم گرفت. هر سخن و رأی نمایندگان سرنوشت بخشی از مردم را رقم میزند که امواج آن بخشهای بسیاری را میپوشاند. جایگاه مسئولیت مکانی نیست تا ما تخیلات و آموزههای دنیای کوچک خودمان را در آن تمرین کنیم، گاه این تمرینها نتایج وخیمی به بار میآورد.» شامبیاتی، گیتی «زنان ایران سالهاست در پی عدالتند»، شرق، 18/6/83 ، ص 21. (از قضا مباحث مطرح شده درباره «عدالت جنسیتی» نشان میدهد که مخالفان حذف یا مطالعات کافی در موضوع نداشتهاند و یا برخلاف واقع وانمود میکند.) انتقاد از حذف «عدالت جنسیتی» به فمینیستهای سکولار یا فمینیستهای اسلامی غیردولتی محدود نشد. مریم بهورزی دبیر کل جامعه زینب، گروهی که در تقسیمبندیهای رایج در زمره محافظهکاران جای میگیرد، در انتقاد از حذف «عدالت جنسیتی» گفت: من مخالف این کار هستم و اعتقاد دارم تساوی و یکسانسازی زن و مرد براساس عدالت، مطلوبترین واقعیت است و کاش مجلس هفتم این کار را انجام نمیداد. مجلس نباید عدالت جنسیتی را از برنامه چهارم حذف میکرد»، آفتاب، 15/6/83 ، ص 11. الهام امینزاده نماینده تهران نیز در واکنش به اعتراضات مطرح شده گفت: حذف عبارت «عدالت جنسیتی» به هیچ وجه مورد نظر اعضای این فراکسیون نبوده و حذف این عبارت را با جایگزین طرح جداگانه جبران میکنیم: وی افزود: اشکالاتی که نمایندگان در شکل نوشتاری این عبارت به جهت غربی و فمینیستی بودن آن داشتند، امکان انجام هر عملی را از ما گرفت چرا که آنها اعتقاد به عدم استفاده از عبارت فمینیستی در برنامه پنج ساله کشور داشتند. حذف عبارت عدالت جنسیتی مورد تأیید فراکسیون زنان نبود، آفتاب، 19/6/83 ، ص 5. چندی پس از اعلام موضع نهادهای غیردولتی، زهرا شجاعی رئیس مرکز امور مشارکت زنان از حذف «عدالت جنسیتی» انتقاد کرد و بالأخره رئیس جمهور در مصاحبه با خبرنگاران از این مسئله انحصار تأسف نمود. از تحلیل مطالب موجود نکتهای را میتوان ترتیب داد: 1 ـ شورای نگهبان و نمایندگان مجلس به دلیل ابهام در واژه «عدالت جنسیتی» به آن ایراد گرفتهاند. باوجود آنکه بیش از هزار سال است که در السنه دانشمندان اسلامی واژه عدالت به کار میرود و امتیاز شیعه از بسیاری فرقهها در اعتقاد به «عدالت» نهفته است، وجود ابهام در عبارت عدالت جنسیتی یا ناشی از ابهام در واژه «جنسیت» است و یا آنکه عدالت در ادبیات حقوقی جدید در معانی مختلفی به کار گرفته میشود که بر این واژه سایه ابهام افکنده است و یا آنکه عبارت ترکیبی «عدالت جنسیتی» بار مفهومی خاصی دارد که آن را در معرض اشکال یا ابهام قرار میدهد. 2 ـ فعالان فمینیست نسبت به حذف این واژه عکسالعمل شدیدی نشان دادهاند. توجه به این مطلب میتواند حاوی این پیام باشد که عبارت «عدالت جنسیتی» حاوی بار معنایی خاصی است که حذف آن موجب نگرانی آنان شده است. سخنان پیش گفته مدیر امور بینالملل مرکز امور مشارکت همین حدس را تأیید میکند. تلاش دوساله کارشناسان این مرکز برای تبدیل عبارت «برابری جنسیتی» به «عدالت جنسیتی» به دلیل حساسیت این شورا به عبارت «برابری جنسیتی» صورت گرفت. به این دلیل که عبارت برابری در ادبیات بینالملل در معنایی به کار میرود که برخلاف آموزههای وحیانی است. با وجود آنکه متون علمی از جمله فصلنامه ریحانه، نشریه مرکز امور مشارکت زنان، ر.ک: قرهیاضی، هایده (مدیر پژوهش مرکز امور مشارکت زنان)، «لزوم نگرش جنسیتی در تدوین برنامه چهارم توسعه، ریحانه، ش 4، ص 99. معنای صریحی از عدالت جنسیتی ارایه میکنند که در مسیر دستیابی به برابری ـ به مفهوم فمینیستی آن است گنجاندن این عبارت در برنامه چهارم تلاش هوشمندانه برای به جریان انداختن هرچه بیشتر همان معنا در قالب واژه جذاب عدالت است؛ تلاشی که البته با دقت نظر شورای نگهبان ناکام ماند. 3 ـ گزارش فعالیتهای انجام شده توسط نهادهای رسمی نظام بیانگر آن است که بسیاری از این نهادها خود را معتقد به تصمیمات نهادهای قانونی نمیدانند و قبل از آنکه سیاستگذاران نظام به اتخاذ موضع نسبت به مقولههایی چون جهانیسازی، الحاق به کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و موارد دیگر پردازند، اقدامات عملی آن را از جمله در قالب قراردادهای مشترک آموزشی با سازمانهای بینالمللی و برگزاری دورههای آموزشی به منظور زمینهسازی فرهنگی و اجتماعی برای الحاق به چنین مواردی و تغییر قوانین داخلی فراهم میآورند. چنانکه در مورد موضوعاتی چون آموزش حقوق انسانی به دختران دبیرستانی، حذف کلیشههای جنسیتی از کتب درسی، شبکه جنسیت، طرح مباحثی در رابطه با ضرورت رابطه با امریکا و الحاق به کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض از زنان در کارگاههای آموزشی شاهد آن هستیم. از قضا عضویت مسئولان برخی از نهادهای زنانه رسمی در NGOهای فمینیستی زمینه تأثیرپذیری این نهادها را از این جریانات تسهیل میکند. 4 ـ سکوت تمامی نمایندگان زن در قبال حذف «عدالت جنسیتی» در یک نگاه هوشمندانه و به دلیل کم کردن فشار علیه زنان مجلس و به دست آوردن آرامش و فراغت کافی به منظور امکان مطالعه بیشتر بر طرحهایی است که منافع زنان را تأمین میکند؛ حال آنکه میتوان در یک نگاه بدبینانه این سکوت را ناشی از ملاحظاتی دانست که برای یک نماینده زیبنده نیست. اما احتمالی که نزدیکتر به نظر میرسد مخالفت روشی زنان نماینده با حذف یکباره «عدالت جنسیتی» بدون پیشنهاد عبارت جایگزین و پرهیز از پیامدهای تبلیغاتی و روانی چنین روشی است. 5 ـ طرح پیشنهاد بیانیه شکوائیه به دبیرخانه کنفرانس پکن + 10 در تایلند که توسط فعالان فمینیست مطرح شد تداعی کننده سخنان یکی از نمایندگان مجلس ششم است که گفته بود: ما پس از انقلاب مهمترین اصلاحات را با فشارهای بینالمللی انجام دادهایم. ارسال گزارش وضعیت زنان ایران به نهادهای بینالمللی به منظور تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی شیوهای است که برخی نهادهای غیردولتی سالیانی است آن را تجربه میکنند. «عدالت جنسیتی» چیست؟ شاید مهمترین ارمغان فمینیستهای موج دوم استفاده از دو واژه جنس (sex) و جنسیت (gender) برای انتقال پیام مورد نظر خود باشد. از نگاه آنها «جنس» به تفاوتهای بیولوژیکی میان زن و مرد اشاره میکند. زایمان، عادت ماهانه، و وضع حمل در زمره این تفاوتها جای میگیرند و واژه «جنسیت» به نقشها، مسئولیتها و فرصتهای زنانه و مردانهای اطلاق میشود که ناشی از تأثیرات فرهنگی و اجتماعی است. آنها ادعا میکردند که تفاوتهای طبیعی زن و مرد صرفاً به تفاوتهای بیولوژیک منحصر میشود و تفاوتهای رفتاری، روانی و ذهنی میان دو جنس همگی ناشی از تسلط فرهنگ مرد سالارانه در خانه و اجتماع است که باید از بین برود. نتیجه این تقسیمبندی ضرورت اصلاحات فرهنگی، اجتماعی و قانونی به منظور زدودن نقشهای جنسیتی و از میان بردن مرزهای زنانگی و مردانگی است. در این نگاه «زایش» نقش جنسی زن و مادری» نقش جنسیتی زن است که فرهنگها برای وی رقم زدهاند تا زن را از فعالیتهای اجتماعی بازدارند و در نقشهای خانگی محدود سازند. از این رو فعالیت «مادری» باید علیالسویه میان پدر و مادر توزیع شود. «تحلیل جنسیتی» و «نگرشهای جنسیتی» در برنامهریزیها نیز به منظور زدودن همین تفاوتهاست. از نکات مهم مورد نظر فمینیستها ضرورت اصلاح کتب درسی براساس نگرش جنسیتی است که بر این اساس کلیه متون و تصاویری که ترویج کننده نقشهای زنانه و مردانهاند، از تبی درسی حذف میشوند. نتیجه این مطالبات در برخی کشورهای، از جمله ایران، به اصلاح تدریجی کتب درسی انجامید. به عنوان مثال از سال گذشته درس «بابا نان داد» به دلیل آن که نشانگر نقش نانآوری مرد بود، از کتاب فارسی اول دبستان حذف گردید. شعار نگاه جنسیتی کلیشه است» که در طرح «شبکه جنسیت» توسط مدیر پروژه آموزشهای توانمندسازی مرکز امور مشارکت زنان ترویج میشود، شعاری است که از فمینیستهای موج دوم (دهه هفتاد) بر جای مانده است. در نگاه دینی امّا تفاوتهای زن و مرد محدود به آنچه در ادبیات فمینیستی از مقوله جنس شمرده میشود، نیست بلکه به حوزه نگرشها، حساسیتها و تمایلات و رفتارها نیز گسترش مییابد. این بدان معنا نیست که هر آنچه در جوامع سنتی زنانه یا مردانه تلقی شده است را طبیعی تلقی کنیم. ما نیز معتقدیم که در بستر تاریخ مرزبندیهای جعلی زنانه و مردانه به وجود آمدهاند که به دلیل آنکه از پشتوانه طبیعی برخوردار و بر منطقی صحیح استوار نبودهاند، محکوم به فنا میباشند. اما بر این موضوع پای میفشاریم که خالق هستی به دلیل انتظارات ویژهای که از زن و مرد داشته (و به همین دلیل دو جنس مختلف آفریده) است به هر یک ویژگیهای منحصر به فردی موهبت نموده و هر یک را در مسیری توانمندتر ساخته است. این ویژگیها نشانگر برتری یک جنس بر دیگری که نمایانگر قابلیتهای ویژه زن و مرد در زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی است. از این رو نظام تربیتی اسلام با به رسمیت شناختن و ارج نهادن تفاوتها بر آن است تا هر یک از دو جنس را در مسیر تحقق انتظارات خاص پرورش دهد و البته این مطلب به معنای نفی برابری زن و مرد در آنچه به ویژگی مشترک انسانی دو جنس برمیگردد و نیست. با این نگاه عدالت جنسیتی به معنای زمینهسازی لازم برای احساس ارزشمندی، آرامش و نشاط توسط زن و مرد و دستیابی هر یک از دو جنس به مراتب کمال معنوی و سازندگی خانه و اجتماع متناسب با انتظارات و ویژگیهای تکوینی است و حکومت موظف است زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی لازم را برای تحقق این مهم فراهم آورد. در این تصویر لازم است تفاوتهایی را در برنامهریزیها به سمت دستیابی به اهداف مورد نظر پذیرفت. به عنوان مثال لازم است نظام آموزشی دختران و پسران تا حدودی متفاوت و متناسب با کارکردها و ویژگیهای هر یک از دو جنس تنظیم گردد، پسران آموزشهای لازم را به منظور ایفای نقش سرپرست خانواده و دختران آموزشهای خاص را به منظور ایفای نقش مادری فراگیرند، سیستمهای حمایتی خاص از زنان در قالب وجوب نفقه بر همسر، متناسبسازی ساعات اشتغال با شرایط ویژه خانگی زن به عنوان مادر و همسر، مناسب ساعات آموزشی دختران با شرایط خانوادگی آنان، توسعه اشتغالات نیمهوقت و مشاغل خانگی زنان، ایجاد فرصتهای خاص برای دختران در رشتههای متناسب از جمله دانش خانواده، پرستاری، مامایی و تعلیم و تربیت در کنار ایجاد سیستمهای حمایتی خاص از پسران از جمله به منظور تسهیل شرایط ازدواج و امکان تکفل خانواده در نظر گرفته شود و قوانین نیز بر همین اساس متناسب با شرایط دو جنس تنظیم گردد. این در حالی است که «عدالت جنسیتی» در ادبیات رایج بینالمللی روش خاص برای دستیابی به برابری جنسیتی (تشابه به نقشها) است. در این نگاه دستیابی زن و مرد به شرایط برابری و یا دست کم ایجاد تسهیلات برابر برای زن و مرد به منظور تسریع در تحقق برابری اصلی مسلم به حساب میآید. اما از آن جا که دستیابی به «برابری جنسیتی» در بسیاری جوامع مسیری بر پیچ و خم و بس طولانی است، اعطای فرصتهای ویژه موقتی به زنان به منظور تسریع در برقراری «برقراری جنسیتی» هرچند که تبعیض به نفع زنان باشد، عادلانه به حساب میآید. به عبارت دیگر «وقتی که زنان و مردان از برابری کامل برخوردار نیستند، در برخی موارد لازم است که به صورت متفاوت با آنها رفتار شود. در واقع عدالت جنسیتی یعنی توازن در دسترسی روان و زنان به منابع اجتماعی، اقتصادی و فراهم آوردن شرایطی که مردان و زنان بتوانند به صورت برابر در همه زمینهها مشارکت فعالانه داشته باشند. همان. چنان که مشاهده میشود عدالت جنسیتی در این معنا روش تحقق برابری جنسیتی است. تفاوت این دیدگاه با دیدگاه اول تفاوتی اساس است که نتایج شگرفی در پی دارد. دیدگاه دوم تنها تفاوتهایی چون تخصیص سهمیههای خاص کرسیهای نمایندگی مجلس یا وزارتخانهها به زنان به منظور حضور هرچه بیشتر آنان در عرصههای مدیریتی، تفاوت در آییننامههای استخدامی به منظور جذب هرچه بیشتر زنان به بازار اشتغال رسمی، سهمیهبندی رشتههای دانشگاهی به منظور تسریع در حضور برابر در تحصیلات عالیه را شامل میشود اما مواردی چون لزوم حمایت از زنان در قالب نفقه، ترغیب دختران به انتخاب گرایشهای متناسب با شرایط جسمی و روحی، تشکیل پارکهای ویژه بانوان و مواردی دیگر از اختلاف را که به هیچ تفسیری در مسیر زدودن مرزهای زنانه و مردانه نیست، شامل نمیشود. برای آشنایی بیشتر با مفهوم «برابری» و «تناسب» ر.ک: فمینیسم و دانشهای فمینیستی، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان؛ کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان. باتوجه به آنچه گفته شد میتوان اقدام شورای نگهبان و مجلس شورا در حذف عبارت «عدالت فمینیستی» را ستود. اسناد معتبر ملی بهویژه برنامه چهارم که جهتگیری پنجساله برنامهها را ترسیم میسازد نباید مشتمل بر الفاظ واژههای مبهم باشد که زمینه را برای تفسیر به رأی فراهم آورد؛ بهویژه در شرایطی که به دلیل اختلاف نظر فاحش حتی در برخی اصول و مبانی هر نهاد بکوشد تا برداشت خود را مبنای برنامهریزی قرار دهد.