مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی بازده پرتفویهایی که بر اساس ضرایب P/E، PEG، PERG، PEKG، PEDKG تشکیل شدهاند میپردازد. ضرایب ذکر شده برای تمامی شرکتها (نمونه آماری تحقیق) محاسبه، سپس شرکتها بر اساس هر کدام از این ضرایب رتبهبندی شدهاند. در گام بعدی شرکتهای رتبهبندی شده بر اساس تقسیمبندیهای 33 و 50 درصدی به سه و دو دسته تقسیم و بر اساس این دستهبندی پرتفویها تشکیل و به مدت یک ماه نگهداری و بازده آنها محاسبه گردیده است. نهایتاً بازده پرتفویها در یک دوره 41 ماهه مورد بررسی قرار گرفته تا بهترین استراتژیها جهت تشکیل پرتفوی مشخص گردد. نتایج تحقیق حاکی از عملکرد بهتر استراتژیهایLOW (انتخاب شرکتهای با ضرایب پایین) نسبت به HIGH (انتخاب شرکتهایی با ضرایب بالا) و بازده نقدی و قیمت در مورد هر 5 ضریب معرفی شده است. ضمناً مطابق با آزمون به عمل آمده فریدمن، استراتژی LOW PEDKG بهترین عملکرد را به همراه داشته است.
آزمون مدل ارزش در معرض ریسک برای پیشبینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، به منظور پیش بینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران، از روش ارزش در معرض ریسک پارامتریک استفاده شده است. روش کار تا اندازه زیادی بر اساس متدولوژی ریسک متریک طراحی شده است. برای این منظور، بازده لگاریتمی شاخص بازده نقدی و قیمت بورس تهران از ابتدای سال 1378 تا پایان شهریور ماه 1384 به صورت روزانه محاسبه شده است. بازده واقعی در فاصله سالهای 1378 تا 1380 به عنوان مشاهدات تاریخی پایه مورد استفاده قرار گرفته و پیشبینی نوسانات بازده و ارزش در معرض ریسک برای دوره زمانی ابتدای سال 1381 تا پایان شهریور 1384 به صورت روزانه انجام پذیرفته است. برای پیشبینی نوسانات بازده از دو روش میانگین موزون متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده استفاده شده است. مقدار ارزش در معرض ریسک در سه سطح اطمینان 95، 97.5 و 99 درصد محاسبه شده است. برای بررسی کفایت دقت پیشبینیها، آزمون نسبت شکستهای کوپیک را بکار بردهایم. نتایج حاصل نشان میدهد پیشبینیهای حاصل با استفاده از هر دو روش میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی در سطح اطمینان 95 درصد قابل اتکا بوده و در سطوح اطمینان بالاتر (97.5 و 99 درصد) مناسب نمیباشد. نهایتا پس از لحاظ کردن شاخص جذر میانگین مجذور خطا به عنوان شاخص خطای پیشبینیها، روش میانگین موزون متحرک نمایی به عنوان شاخص نهایی پیشبینی و مدیریت ریسک سرمایهگذاری در بورس تهران معرفی میگردد. شاخص اخیر در سطح اطمینان 95 درصد معتبر بوده و با انتخاب ضریب هموارسازی 9047/0 = بهینه است.
بررسی کارایی نسبی قیمتگذاری بازار سهام در صنایع منتخب با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحثی که در سرمایهگذاری حائز اهمیت میباشد انتخاب سهامی است که با توجه به ریسک وارد بر آن بازده مناسبی برای سهامدار حاصل نماید. در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها، مجموعه سهام شرکتهایی را که با توجه به ریسک آنها بازده مناسبی حاصل میکنند و به عبارتی به صورت کارا قیمتگذاری شدهاند را مشخص نماییم. مدل تحلیل پوششی دادهها برای تعیین کارایی نسبی واحدها نیازمند ورودی و خروجی است تا واحدهایی را که با توجه به ورودی خود، خروجی کارا دارند را مجزا نماید. در این تحقیق، ریسک نوعی ورودی و بازده مورد انتظار نوعی خروجی برای مدل در نظر گرفته میشود. با توجه به این که بازده مورد انتظار از قیمت روز سهام در بازار محاسبه میشود، کارایی نسبی قیمت گذاری توسط بازار روی سهام با توجه به ریسک آن محاسبه میگردد. بررسیها در مورد سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فعال در سه صنعت پتروشیمی، دارویی و محصولات شیمیایی انجام گردید. نتایج نشان داد که مدل تحلیل پوششی دادهها میتواند سهامی را که دارای قیمت کارا میباشد، مشخص نماید. همچنین پرتفوی متشکل از سهام دارای قیمت کارا نسبت به پرتفوی شامل سهام دارای قیمت ناکارا به مدت دو سال پس از تشکیل پرتفوی بازده بیشتری حاصل نمود.
عوامل موثر بر تاخیر انتشار گزارشهای حسابرسی با تجزیه فرآیند به CCT و FCT
حوزه های تخصصی:
ایــن تحقیق به بررسـی عــوامل موثر بر طولانـی شــدن زمان انتشـار گــزارش حسابرســی (ARL)1 ، میپردازد. در ایــن پژوهش با توسعه تحقیقات قبلی، ARL به دو جــز 1) زمان مورد نیاز صاحبکار جهت بستن دفاتــر (CCT) 2 و 2) زمان مورد نیاز حسابرس جهت تکمیل عملیات حسابرسی، بعد از بستن دفاتر (FCT) 3 تفکیک شده است. فرضیات متفاوتی بررسی شده که چگونه شش متغیر پیشبین (مستقل) میتواند بر روی CCT و FCT تاثیر داشته باشد. دادههای حاصل از شرکتهای نمونه، با استفاده از روش همبستگی متعارف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مجذور ضریب همبستگی برای این مدل 54% است، که مبین توانایی نسبی متغیرهای پیشبین در توضیح متغیرهای وابسته است. نتایج تحقیق همچنین نشان میدهد در حالیکه برخی متغیرها هم بر CCT و هم FCT تاثیر داشته اند، برخی دیگر فقط بر CCT یا FCT موثر بودهاند.
بررسی فقهی شیوههای موسوم به بازاریابی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
قیمت سهام در بورس بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، گاهی اوقات به دلایلی، عرضه یا تقاضای یک سهم، به طور غیرمتعارف افزایش یا کاهش مییابد، این عدم تعادل ممکن است بر تصمیم سایر سهامداران تاثیر گذاشته و موجب گردد که آنها نیز به صف فروشندگان یا خریداران آن سهم بپیوندند. در اغلب بورسهای توسعه یافته برای جلوگیری از این عدم تعادل که منجر به نوسانات شدید قیمت اوراق بهادار میشود، نهادهایی تحت عنوان بازارساز به وجود آمدهاند. بازارسازها با خرید سهام، در شرایط عرضه زیاد و فروش سهام، در شرایط تقاضای زیاد، از تغییر بی رویه قیمت یک سهم، جلوگیری به عمل آورند و موجب میشوند قیمت آن عادلانه باقی بماند، نقدشوندگی آن افزایش یابد و معاملات آن پیوستگی یابد. اوراق بهادار تهران میگذرد، فقدان نهادهای مناسب بازارسازی، برخی فعالان بازار را به سوی روشهای غیررسمی، موسوم به بازارسازی سوق داده است. شیوههایی که نه تنها از حیث تخصصی، کارکردهای بازارسازی را محقق نمیکند بلکه از حیث فقهی نیز ممکن است از مصادیق غش و تدلیس در معامله به شمار آیند. این مقاله به معرفی شیوههای موسوم به بازارسازی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و وضعیت این شیوهها را از حیث فقهی مورد بررسی قرار میدهد.
وقف سهام از نظر فقهی و ارایه الگوی مالی
حوزه های تخصصی:
یکی از اموری که لازم است در بنای جامعه نوین اسلامی مورد توجه و عنایت خاص قرار بگیرد، احیای سنتهای اسلامیاست. سنتهایی که اگر به طور جدی در جامعه رایج شوند قادرند بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه را با تکیه بر انگیزههای معنوی مردم حل کنند. یکی از این سنتهای حسنه وقف میباشد. وقف از جمله نهادهای حقوقی و اقتصادی مهم به شمار میرود و به نظر میرسد با توجه به مقتضیات زمان و مکان، شرایط و اوضاع و احوال روز باید در گسترش محدوده موقوفات تلاش کرده و دایره موقوفات را به سوی ابزارهای جدید سوق داد یکی از این موقوفهها سهام شرکتها میباشد. در این پژوهش به وقفشناسی و بررسی فقهی وقف سهام پرداخته شده و در پایان یک الگوی مالی برای آن ارائه شده است
بررسی رابطه نسبت کفایت سرمایه با متغیرهای مالی در سیستم بانکی ایران
حوزه های تخصصی:
نسبت کفایت سرمایه یکی از معیارهای اساسی در ارزیابی وضعیت مالی بانکها میباشد. این نسبت از تغییرات در سایر متغیرهای مالی بانک تاثیر پذیرفته و بالعکس می تواند بر این متغیرها و در نتیجه بر رفتار کلی بانک تأثیرگذار باشد. در این تحقیق و با توجه به مبانی نظری موجود، چهار فرضیه مبنی بر وجود رابطه بین نسبت کفایت سرمایه و چهار متغیر مالی شامل نسبت ریسک اعتباری، نسبت سودآوری، اندازه و نسبت سپرده به تسهیلات آزمون و مدل کلی رگرسیون تخمین زده شده است. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و روش اصلی آزمون آماری آن، تحلیل رگرسیون میباشد. قلمرو زمانی تحقیق از سال 1379 تا پایان سال1384 (شش دوره) میباشد. نتایج نشان میدهد؛ تمامی متغیرهای نسبت سودآوری، اندازه، نسبت سپرده به تسهیلات و نسبت ریسک اعتباری با نسبت کفایت سرمایه رابطه ی معناداری دارند. شدت این رابطه برای نسبت سودآوری بیشتر از سایر متغیرها و برای نسبت ریسک اعتباری کمتر از دیگر متغیرها میباشد. همچنین جهت این رابطه برای نسبت سودآوری مستقیم و برای متغیرهای اندازه، نسبت سپرده به تسهیلات و نسبت ریسک اعتباری معکوس میباشد.
رابطه سود و جریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب مدل چرخه عمر
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات حسابداری در سالهای اخیر نشان میدهد که همواره جدال نظری میان طرفداران حسابداری تعهدی که از سود به عنوان معیار بهتر عملکرد شرکت دفاع میکنند و طرفداران حسابداری نقدی که جریانهای نقدی را به عنوان معیار برتر عملکرد میشناسند، در جریان بوده است. در عین حالیکهFASB در بیانیه شماره یک خود سود تعهدی را به عنوان معیار مطلوب عملکرد شرکت در مقایسه با جریانهای نقدی میشناسد و همچنین بسیاری از تحقیقات انجام شده در بازارهای سرمایه رابطه قویتر سود و ارزش بازار شرکت را تائید مینماید؛ معهذا طرفداران حسابداری نقدی اهمیت و کارایی حسابداری تعهدی را به چالش میکشند و روی آوردن به روشهای مبتنی بر جریانهای نقدی را برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توصیه میکنند. در این پژوهش برای پاسخ به این پرسش که کدام یک از دو معیار عملکرد، سود یا جریانهای نقدی، محتوای اطلاعاتی بهتری درباره ارزش یک شرکت فراهم مینمایند، رابطه سود و جریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب چرخه عمر مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد در دوره رشد و افول همبستگی جریانهای نقدی با ارزش شرکت به شکل معناداری قویتر از همبستگی سود با ارزش شرکت است. همچنین نتایج این تحقیق موید آن است که در دوره بلوغ محتوای اطلاعاتی سود به شکل معناداری بیشتر از محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی است .