مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنامة توسعه


۱.

برنامة توسعه به مثابة تکنولوژی اجتماعی رویکردی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر تکنولوژی واقع گرایی مارکس برنامة توسعه فلسفة تکنولوژی ملاحظات اخلاقی در تکنولوژی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط رابطه میان علوم انسانی و توسعه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط تعامل علوم با نهادهای مرتبط(دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی-پژوهشی، بنیاد ها و...) تاثیر و تاثر نظری و عملی میان نهاد دانشگاه و علم و فن آوری
تعداد بازدید : ۲۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۰۳
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران انتظار می رفت تحولی اساسی، در ماهیت برنامه های توسعه پدید آید؛ اما چنین نشد. تحلیل های متفاوتی در این زمینه ارائه شده است که داوری دربارة آنها، بدون شناخت عمیق از چیستی برنامة توسعه ممکن نیست. با وجود تأثیرگذاری های فراوان برنامة توسعه، در حوزه های فرهنگی و اجتماعی، دربارة این موضوع بررسی های فلسفی و اخلاقی ناچیزی شده است. در این مقاله، پس از اشاره ای اجمالی به تاریخچة برنامة توسعه، نشان داده می شود که برنامة توسعه، با توجه به معانی گوناگونی که از تکنولوژی ارائه شده است، هویتی تکنولوژیک دارد و می توان دربارة آن، به مثابة یک تکنولوژی مطالعة فلسفی و اخلاقی کرد. بررسی ماهیت برنامة توسعه، در فضای فکری هایدگر، شناسایی درون دادها و برون دادهای متافیزیکی آن، آشکار ساختن جهت داری ارزشی برنامة توسعه، توجه به ملاحظات اخلاقی در تدوین و اجرای برنامة توسعه موضوعاتی است که در این مقاله بررسی شده است. در پایان، این پرسش مطرح می شود که در قبال برنامة توسعه، چه موضعی باید گرفت؟ بررسی های این مقاله مقدمه ای است برای پاسخ دادن به این پرسش که به چه دلیل الگویی ایرانی و اسلامی از برنامة توسعه، در ایران پدید نیامده است؟
۲.

نقد برنامه های توسعة ایران ازمنظر ارتباط بخش مالی و واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۴۵۷
رابطۀ بخش مالی و واقعی (به طور خاص تولید) همواره از دغدغه های مهم در برنامه های توسعۀ اقتصادی به شمار می رفته و معرکۀ مناقشات تئوریک بوده است. تحلیل متن سند قانون برنامۀ اول تا ششم توسعه نشان می دهد به تدریج رویکرد هدایت بخش مالی به نفع اهداف بخش واقعی جای خود را به آزادسازی مالی داده است. درواقع، باوجود بانک پایه بودن تأمین مالی در ایران، در دهه های گذشته جز چند برهۀ کوتاه، تجربۀ موفقی ازجهت پشتیبانی بخش تولید توسط بانک ها و بخش مالی نداشته ایم و حتی می توان گفت الگوی منسجمی مدنظر سیاست گذار نبوده است. این مقاله با معرفی چند تجربۀ جهانی موفق از مدل هدایت اعتبار (مدل ژاپن، آلمان، چین، کرۀ جنوبی) و با تکیه بر مبانی نظری فراهم آمده به دست افرادی مانند ورنر تلاش می کند، درقالب نقد برنامه های توسعه، رویکرد جای گزینی برای حمایت از تولید ازسوی بخش مالی ارائه کند که طی آن دولت هم زمان در متشکل ساختن تولیدکنندگان رقابت پذیر در بخش واقعی و هدایت اعتبار بانکی به این تولیدکنندگان در بخش مالی نقش آفرینی دارد.