مطالب مرتبط با کلیدواژه

چندمرکزیتی


۱.

بررسی و تحلیل قابلیت توسعه چندمرکزی در مقیاس فرامنطقه ای (نمونه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان مازندران بعد عملکردی چندمرکزیتی فرامنطقه ای بُعد مورفولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۶
اهداف: مفهوم چندمرکزی یکی از مبهم ترین اصطلاحات در علوم منطقه ای است. بخشی از این ابهام به رویکردها و مقیاس های مختلف مربوط می شود. اگرچه اغلب پژوهش های اخیر، بر روی مقیاس شهری و به ویژه منطقه کلان شهری چندمرکزی تمرکز کرده اند، امّا کمتر به سطوح ملّی و استانی توجّه شده است. بنابراین مقاله حاضر سعی دارد تا با برشمردن ابعاد و مؤلّفه های این مفهوم در این مقیاس، به بخشی از این ابهامات پاسخ دهد و روش هایی را برای سنجش آن در کشور بیابد. سپس، قابلیت توسعه چندمرکزی را در سطح استان مازندران بسنجد. روش: با توجّه به ماهیت و هدف پژوهش، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مطابق با ادبیات موضوع، دو بُعد مورفولوژیک و عملکردی را می توان در سطح کلان برای سنجش چندمرکزیتی شناسایی کرد. در تحلیل ها، شاخص نخست شهری، شاخص تقوایی، شیب رتبه اندازه و تحلیل کانونی به عنوان شاخص های مورفولوژیک و شاخص واسانن، تراکم شبکه و آنتروپی به عنوان شاخص های عملکردی به کار رفته اند. یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل نشان می دهند مازندران دارای نظامی از مراکز متوازن و نسبتاً هم اندازه در گروه های جمعیتی مختلف و فاقد ساختاری سلسله مراتبی است. به علاوه، مراکز شهری به طور نسبتاً برابر در پهنه سرزمین پراکنده شده اند. از نقطه نظر عملکردی نیز، منطقه دارای همبستگی شبکه ای بالا، جریان ها و پیوندهای متوازن و دوطرفه و نظامی نسبتاً شبکه ای است. نتیجه گیری: استان مازندران را می توان چه به-لحاظ مورفولوژیک و چه به لحاظ عملکردی، تبلوری از یک ساختار فضایی چندمرکزی تعریف کرد.
۲.

ارائه چارچوبی پژوهشی درباره مناطق کلانشهری چندمرکزی به منظور توسعه نظری و تجربی این مفهوم در کشور

کلیدواژه‌ها: مناطق کلانشهری چندمرکزیتی دستور کار پژوهشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۵
در دهه های اخیر، مفاهیم متعددی به دنبال بازتاب فضایی فرایندهای مختلف اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی مطرح شده اند که شهرها را در مقیاسی منطقه ای درنظر می گیرند. همه این مفاهیم، بر مشخصه های چندمرکزی در مناطق کلانشهری و پیوند محکم بین عناصر و مراکز اصلی این مناطق تاکید می کنند. با این وجود، این مشخصه های مهم فضایی ابهامات زیادی را برای محققان و به همان اندازه تصمیم سازان به وجود آورده اند. این درحالی است که اگرچه تقریبا دو دهه از تلاش متمرکز جهانی بر مفهوم چندمرکزیتی در مقیاس های مختلف به ویژه مقیاس کلانشهری می گذرد، اما مطالعات اندکی در کشور وجود دارند، که بر این مفهوم تمرکز کنند. بر این اساس، برای پر کردن این شکاف های نظری و عملی و درکی عمیق تر از موضوع، ارائه چارچوبی نظری که بتواند چالش های اصلی و مهم چندمرکزیتی را در نگاهی گسترده به صورت زنجیره ای مطرح کند، ضرورت دارد. این چارچوب باید با مطرح کردن دیدگاه ها، تضادها و اشتراکات آنها، اثرات هریک را بر یکدیگر، نمایان کند و راه را برای مطالعات بعدی در کشور باز نماید. در این راستا، این پژوهش، در بدنه اصلی خود سه چالش اصلی مناطق کلانشهری چندمرکزی؛ مفهومی و سنجش، ارزشیابی و سودمندی و حکمروایی و برنامه ریزی، را دنبال می کند و با اشاره به حلقه ارتباطی بین آنها، چارچوبی را برای پژوهش های بعدی به عنوان  نتیجه گیری ارائه می دهد.