مطالب مرتبط با کلیدواژه

کلمه درونی


۱.

متناقض نمای «ناطقِ اَخرس» مولانا و تأثیر هرمنوتیکی آن بر کثرت آفرینندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک مولانا آگوستین ناطق اَخرس بحر معانی کلمه درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۱ تعداد دانلود : ۸۲۸
عرفایی که سکوت را یگانه راه «گفتن» از خدا می دانند، بیشترین سخن عرفانی را گفته اند. مولانا از «پرگفتارترین خموشان» در پاسخ به چرایی این عملکرد، کثرت آفرینش را ثمره «گفتن» از بحر معنا می داند. بحری که شرط ورودش خموشی است و پس از وصل هم، مقایسه فهم بسیط و پیشامفهومی بحر در مقابل برونداد نارسای زبانی، باعث حیرت و ادامه سکوت است؛ اما «ماهیان» بحر به «ناطقِ اَخرس» موصوف اند. گادامر با متافیزیک زدایی از «کلمه درونی» آگوستین (بحر معانی مولانا) جهان روایی هرمنوتیک را حاصل تقابل دو نطق می داند: نطق درونی که سراسر موضوع یا اسکلتِ خالیِ اندیشه است و نطق بیرونی، که گفتاری است همواره عقب مانده از «قصد» درونی؛ جبران این عقب ماندگی، جستجوی دائم کلمه مناسب (تفکّر) و گفتگوهای گونه گون برای بیان حداکثری ما فی الضمیر (پرکردن اسکلت خالی اندیشه) و حاصل آن خصوصاً در امور «بی تصویر» و «رازآلود» عرفانی، تصویرگری، تمثیل آوری و شرح و بسط کلام و درنتیجه، کثرت آفرینش است
۲.

زبانِ آگوستین به روایت ویتگنشتاین و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کلمه درونی تاریخِ فراموشیِ زبان آگوستین ویتگنشتاین گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۳
زبان چیست؟ در تاریخ فلسفه غرب پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده شده است. اما از نگاه ویتگنشتاین و گادامر این پاسخ ها به نحو بنیادین به یکدیگر شبیه اند و این دو به این رویکرد بنیادین انتقاد می کنند. گادامر از تاریخ فلسفه غرب با عنوان تاریخ فراموشی زبان یاد می کند. گادامر، آگوستین را استثنایی در تاریخ فلسفه غرب می داند؛ زیرا به نظر گادامر، آگوستین با طرح ایده کلمه درونی جایگاه تعیین کننده زبان و نسبت محوری زبان با اندیشه را تایید کرده است. اما ویتگنشتاین، آگوستین را نماینده اصلی رویکرد بنیادین فلسفه غرب به زبان معرفی می کند و انتقادات خود را به این رویکرد بنیادین، با اعتراض به دعاوی آگوستین مطرح می کند. در این مقاله این دو تفسیر متفاوت از آگوستین را مرور می کنم و در باب امکان قرابت بین فلسفه زبانِ آگوستین به روایتِ گادامر، از یک سو، با زبان به روایتِ ویتگنشتاین، از سوی دیگر تأمل می کنم.