نسخ از دیدگاه شیخ طوسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکى از مباحث جدى و اساسى علوم قرآنى بحث نسخ در قرآن است اهمیت این بحث را از روایات ائمه(ع) که در این باره رسیده مىتوان فهمید. این مقاله، نسخ در قرآن را از دیدگاه شیخ طوسى (ره) با استفاده از دو کتاب »التبیان فى تفسیر القرآن« و »العده فى اصول الفقه« ایشان مورد بررسى قرار داده است. نسخ در قرآن بر سه قسم قابل تصور است: نسخ حکم بدون لفظ. نسخ لفظ بدون حکم، نسخ حکم و لفظ با هم. نسخ حکم بدون لفظ بدین معناست که آیهاى در قرآن ثابت است ولى مفهوم و مفاد تشریعى آن منسوخ گردیده و عمل به آن جایز نیست. از دیدگاه علماى شیعه تنها همین نوخ نسخ است که در قرآن جایز است و دو قسم دیگر به تحریف قرآن مىانجامد و باطل است. شیخ طوسى براى هر کدام از ناسخ، منسوخ و نسخ شرایطى ذکر کرده است. از جمله شرایط ناسخ اینکه باید منفصل و متأخر از منسوخ بوده و امرى قطعى و علمى باشد نه ظنى. و از شرایط کلى نسخ نیز اینکه در احکام شرعى و تکلیفى جارى مىشود و نه در احکام عقلى و تکوینى. مرحوم شیخ وقوع نسخ را در امر و نهى و یا در خبرى که متضمن امر یا نهى است صحیح مىشمارد. همچنین ایشان نسخ کتاب به کتاب و سنت به سنت را در صورتى که از نظر دلالت مساوى باشند جایز مىشمارد. همین طور نسخ کتاب به سنت و سنت به کتاب را در صورتى که سنت خبر مقطوع و متواتر باشد جایز مىداند. شیخ طوسى براى شناسایى ناسخ و منسوخ دو راه بر شمرده است: 1- ناسخ با دلالت لفظى دلالت بر نسخ کند. 2- ناسخ از جهت معنا اقتضاى نسخ داشته باشد.