مطالب مرتبط با کلیدواژه

رمان روسی


۱.

Герой-убийца в романе Ф.М. Достоевского «Преступление и наказание» (قهرمان قاتل در رمان «جنایت و مکافات» فئودور داستایفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قهرمان قاتل انسان شناسی ارتودوکس فئودور داستایفسکی ذهن ملحد شرّزدگی رمان روسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۶۱۴
این مقاله به بررسی شخصیت قهرمان قاتل در رمان «جنایت و مکافات» داستایفسکی می پردازد. این بررسی از زاویه ای مخالف با مطالعات دوران شوروی که طغیان این قهرمان ملحد را تجلی والای یک شخصیت نیرومند می دانستند، صورت گرفته است. براساس توصیفات پُرشماری که نویسنده رمان از راسکولنیکوف ارائه می دهد، مشخص می شود که دنیای درونی او جریانگاه کینه، نفرت، خشم و عقل باختگی است؛ چنین انگیزه هایی در تمایل به کشتن یک انسان به اوج می رسند. در مقاله دلیل آنچه برای قهرمان اتفاق می افتد، براساس مردم شناسی مذهب ارتودوکس، نوعی فروغلتیدن به دامان شرّ یا «شرّزدگی» عنوان می شود؛ شرّی که در قالب ایده قتل وارد روح قهرمان می شود و ذهن، روح و شخصیت او را از آنِ خود می کند. همین انتخاب متافیزیکی قهرمان رمان است که در جهان داستایفسکی به عامل تعیین کننده تبدیل می شود. این عامل روح شناسی و فرا بشری شخصیت پردازی، سخن تازه ای است که نویسنده در ترسیم قهرمان ملحد و دارای ذهن انقلابی بر زبان آورده است.
۲.

Федор Достоевский против Людвига Фейербаха и Макса Штирнера (О романе Ф.М. Достоевского «Братья Карамазовы») (فیودور داستایفسکی در تقابل با لودویگ فه یرباخ و ماکس شتیرنر (بر اساس رمان «برادران کارامازوف» اثر داستایفسکی))(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه فئودور داستایفسکی رمان روسی لودویگ فه یرباخ ماکس شتیرنر مفهوم متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۷۸
در این مقاله از متاموضوع داستایفسکی سخن خواهد رفت که در بسیاری از آثار او؛ به ویژه به طور گسترده در رمان «برادران کارامازوف» نمایانده شده است. قهرمان اصلی این رمان به پرسشی دچار می شود که دیگر قهرمانان اصلی رمان نیز، هریک به گونه ای درصدد پاسخ گفتن به آن برمی آیند. این پرسش حاوی هم وابستگی میان ایمان و اخلاقیات است: «اگر خدا نیست پس هر چیزی و هر کاری مجاز است؟» در این مقاله نشان داده شده که در طرح این مسئله، تئوری های فلسفی معاصر داستایفسکی منعکس شده اند؛ ازجمله تئوری «لودویگ فه یرباخ» یا تئوری «من خودم» (ماکس شتیرنر) که بر اساس آن ها «انسانیت» نزد انسان مدرن باید در جایگاه خدا قرار گیرد. داستایفسکی نقص عقاید و دیدگاه های ایوان کارامازوف را که در نهایت منجر به قتل پدر وی خواهد شد، آشکار می سازد. دیدگاه «زوسیم پیر» درباره اینکه «عشق فعال» به نزدیکان، به طور قطع و یقین به ایمان به خدا ختم خواهد شد، به عقاید داستایفسکی نزدیک تر است.