مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل کیفی تعاملی


۱.

مطالعه تعلیلی برون ایستادگی رسانه های دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطب شناسی برون ایستادگان رسانه های دولتی تحلیل کیفی تعاملی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات بین الملل
تعداد بازدید : ۱۶۷۹ تعداد دانلود : ۶۷۳
این مقاله، با طرح کردن مفهوم تازه «برون ایستادگی» در مطالعات مخاطب شناسی رسانه ای، به دنبال آن بوده است که چرایی برون ایستادگی رسانه های دولتی ایران -ترک آگاهانه و پرهیز عامدانه از مصرف رسانه های دولتی- را مورد مطالعه قرار دهد. این مقاله، با بهره گیری از روش شناسی تحلیل کیفی تعاملی(IQA) و با استفاده از ابزار مصاحبه های عمقی و مصاحبه گروه کانونی، پس از انجام 29 مصاحبه عمقی انفرادی، اشباع نظری را حاصل نموده، و با انجام سه مصاحبه ی گروه کانونی در گونه های مختلف برون ایستادگان اعتراض-مقاومت، برون ایستادگان سرگرمی خواه ناراضی و برون ایستادگان ابتذال، نموداری تعلیلی از محرک ها و پیامدهای سیستم برون ایستادگی، بر مبنای معانی ذهنی اظهارشده ی نمونه های مورد مطالعه را ارائه می دهد. پس از شناسایی 55 مفهوم در چرایی برون ایستادگی در گام مصاحبه های عمقی انفرادی، این مفاهیم در مصاحبه های گروه کانونی هر گونه ی برون ایستادگی مورد بحث های کانونی تفصیلی قرار گرفت و بر مبنای آن، نمودار شماتیک تعلیل برون ایستادگی در قالب نمودار های SID ترسیم و ارائه گردیده است. نتایج حاصل از تحلیل کیفی تعاملی در مصاحبه های عمقی انفرادی و سه مصاحبه ی گروه کانونی، نشان می دهد که دستیابی به آرامش اصلی ترین عنصر پیامدی سیستم برون ایستادگی و پرهیز از ایدئولوژی، اصلی ترین مفهوم محرک سیستمی در میان برون ایستادگان است.
۲.

سیاست حافظه ، حافظه فرهنگی و ترومای فرهنگی در تاریخ معاصرایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش ارتباطات انسانی تحلیل کیفی تعاملی حجاب نمونه گیری کرانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۸۷۳
سیاست های حافظه با به کارگیری از حافظه فرهنگی بدست می آیند و در جهت یادآوری به کار گرفته می شوند. سمبل ها، یادبودها، جشن ها، نقاشی های دیواری، پوسترها و عزاداری ها و نوشته ها را حافظه فرهنگی می نامند که به بازسازی حافظه ای کمک می کند. ابژه ها و فضاهای عمومی این پتانسیل را در خود دارند تا سیاست های حافظه را بازسازی کنند و در نتیجه برای یادآوری های جمعی به کار بسته می شوند؛ لیک، در این فرآیند روایت بخش هایی از گذشته تاریخی حذف می شود. این گونه دستکاری در یادآوری گذشته منجر به فراموشی جمعی می شود. در زمان حاکمیت پهلوی و همچنین دولت های پسا انقلابی در ایران، اصرار جهت یادآوری گزینشی از تاریخ به آفرینش وسواس های حافظه ای انجامیده است. یادآوری جمعی حاکی از فراموشی جمعی نیز هست. فراموشی استقرار یافته در روایت از گذشته تاریخی میان معنی و هویت سازی شکاف ایجاد می کند و کنشگران اجتماعی را در مواجهه با دولت به چالش می کشد. این امر توانایی ایشان را در روایت از خود ملی زائل و جامعه را مبتلا به ترومای فرهنگی می کند.