مدل ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی مردان: نقش میانجی نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی مردان با نقش میانجی نیازهای بنیادین روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها ین پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و براساس مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مردانی که در نیمه دوم سال 1401 به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها 357 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از مقیاس رضایت از زندگی زناشویی، مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی، پرسش نامه عملکرد جنسی مردان و پرسش نامه نیازهای بنیادین روان شناختی استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده نرم افزار Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد باورهای غیرمنطقی ارتباطی (0/41-r= ؛ 01/P<0) رابطه منفی و عملکرد جنسی (0/46 r=؛ 01/P<0) و نیازهای بنیادین روان شناختی (56/r=0 ؛ 01/P<0) رابطه مثبتی با رضایت از زندگی زناشویی داشتند. همچنین، ضریب مسیر غیرمستقیم بین باورهای غیرمنطقی با رضایت از زندگی زناشویی ( p=0/001 ,0/189-=β) منفی و ضریب مسیر غیرمستقیم بین عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی (p=0/001 ,0/116=β) مثبت و معنی دار بود. نتیجه گیری یافته های پژوهش حاضر نشان داد باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی از طریق نیازهای بنیادین روان شناختی بر رضایت از زندگی زناشویی مردان تأثیر دارند. بنابراین تغییر باورهای غیرمنطقی ارتباطی، بهبود عملکرد جنسی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در مردان می تواند به بهبود رضایت زناشویی منجر شود.