مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود شناسی عرفانی


۱.

بررسی تطبیقی کاربرد آینه در آثار عین القضات همدانی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی عین القضات همدانی انسان شناسی عرفانی آینه جهان شناسی عرفانی وجود شناسی عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۸۴۰
آینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می رسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأله مهم وحدت وجود به کار رفته است. آینه به عنوان یک نماد عرفانی، در آثار عین القضات همدانی و مولوی نیز بسیار مورد توجّه واقع شده است. به طور کلی می توان کاربرد آینه در آثار این دو عارف را، در سه بخش وجود شناسی عرفانی، جهان شناسی عرفانی و انسان شناسی عرفانی، تحلیل و بررسی کرد. توجه عین القضات به آینه، بیشتر برای بیان ناتوانی عقل درشناخت حقّ، وابستگی اشیاء به حقّ، جایگاه انسان کامل و صفت آینگی انسان است؛ اما مولوی به نحو بسیار گسترده تری از این مفهوم، بهره برده و نحوه بیان متفاوتی نیز نسبت به عین القضات داشته است. او علاوه بر تأکید بر نقش انسان کامل و آینگی او، به مباحثی درحوزه عرفان نظری از اسماء و صفات حق، وحدت وجود و تجلی حقّ در اشیاء، به عوالم وجود نیز اشاره کرده است و از نور و رنگ نیز سخن گفته است که مرتبط با نماد آینه است.
۲.

بررسی چگونگی نسبت بین حق تعالی وخلق در نگاه عرفانی امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود شناسی عرفانی حق و خلق امام علی (ع) وحدت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
حضرت حق تعالی نسبتی با خلق را داراست که از بیانات ژرف امیر مؤمنان حضرت علی (ع)، قابل استنباط می باشد. به جهت خلأ جدی کتب عرفانی از بحث متمرکز و جامعِ نقلی- استدلالی در موضوع و نیاز اساسی به بررسی سنجش رانه برداشت های وحدت وجودیِ بزرگان اهل فن در این باب، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی نسبت بین حق تعالی و خلق در نگاه عرفانی امام علی(ع) در مأثورات حضرت، با رویکرد اسنادیِ معتبر و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. بنا به نتایج یافته های پژوهش، حضرت حق که مبدأ هستی است در همه عالَم سریان دارد. خداوند در حدود و مراتب اشیاء داخل نیست و درعین حال از حیثِ وجودی، از عالَم خارج نیست. این معنا، همان معیّت قیّومی حق تعالی با خلق می باشد. بنابراین، همه خلق، شؤون و مراتب ظهورِ وجودِ خداوند هستند. البته شأن، هرگز در حدی نیست که معیت با ذات حق داشته باشد. یعنی هیچ موجودی در مرتبه ذات حق تعالی نیست تا با او معیّت داشته باشد. به همین جهت، حق تعالی در مقام ذات، تنهایِ تنهاست و در مقام ظهور، دارای معیّت قیّومی با خلق می باشد. یافته های تحقیق، تأیید فحواییِ وحدت وجود به معنای صحیح کلمه را نیز دربردارد.