بررسی مؤلفه های مفهوم فلسفی نیهیلیسم اگزیستانسیال در رمان «شریر» اثر سید علی حجازی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان روایت و فلسفه هم در معنای عام آن؛ یعنی نوع نگرش و جهان بینی افراد و هم در معنای خاص آن؛ یعنی فلسفه نظامدارِ فیلسوفان حرفه ای، ارتباطی وثیق وجود دارد. در حالت اول، نویسندگان از محمل روایت برای طرح اندیشه ها، باورها، احساسات و قضاوت های خاص خود بهره می جویند و در حالت دوم، قالب های مختلف روایی همچون ابزاری در خدمت بیان مفاهیم فلسفی قرار می گیرد. همانند کاری که آلبر کامو در روایت افسانه سیزیف درخصوص مفهوم نیهیلیسم انجام داده است. رمان شریر از سیدعلی حجازی یزدی نیز نمونه ای ایرانی از نوع دوم ارتباط میان فلسفه و روایت است که نویسنده از قالب رمان برای بیان مفهوم نیهیلیسم اگزیستانسیال بهره جسته است. نیهیلیسم اگزیستانسیال یکی از فروع اندیشه نیهیلیستی است که اساس آن بر شکاکیت مطلق و رد و انکار باورهای پذیرفته شده در زمینه مسائلی همچون معنای زندگی، مرگ، تنهایی، عشق و... است. برپایه همین پیش فرض در مقاله حاضر تلاش شده است تا به روش تحلیلی توصیفی و با اتکا به مبانی نظری مطرح شده درخصوص مفهوم نیست انگاری، شیوه تشریح این مفهوم در رمان شریر بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که نویسنده در این رمان تلاش کرده است با پرداختن به مقوله هایی همچون موقعیت عبث، مرگ، بحران معنا، بیهودگی، عدم باور به خدا، تنهایی، ملال و درنهایت گرایش به موجودی موهوم، اجزا و جوانب مختلف اندیشه نیهیلیسم اگزیستانسیال و شیوه اثرگذاری آن بر زندگی انسان مدرن را در قالب روایت بیان کند.