واکاوی نقش عواطف در فهم آثار هنری با تکیه بر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان مسائل پیرامون ارتباط میان هنر و عواطف، این پرسش که آیا می توان از نقش عواطف در جهت فهم بهتر آثار هنری یاد کرد یا خیر، مورد توجه ویژه ی اندیشمندان قرار گرفته است. عده ای از کارکرد مخرب مواجهه ی عاطفی با اثر هنری سخن رانده و برخی به نقش مثبت آن اشاره کرده اند. پژوهش حاضر ضمن بررسی آراء عرفانی مولانا در مثنوی معنوی، نقش عواطف را در فهمِ بهتر آثار هنری واکاوی می نماید. یافته های پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته این موارد را نشان می دهد: از منظر مولانا، مواجهه ی عاطفی با یک اثر هنری می تواند از طریق ایجاد همدلی با اثر و تغییر در نحوه ی توجه به آن، زمینه ساز فهم بهتر آن اثر و همچنین پیام های آن گردد. مولانا در مثنوی، عامدانه و آگاهانه روش بیان هنری را به زبان شعر و از طریق حکایت های تمثیلی انتخاب کرده و یکی از عناصر اساسی که ضریب نفوذ بیان هنری را افزایش می دهد، نقش مؤثر عواطف در جای جای حکایات مثنوی است.