مطالب مرتبط با کلیدواژه

محاورات افلاطون


۱.

کرونولوژی استاندارد محاورات افلاطون و شواهد سبک شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی کرونولوژی محاورات افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۴۴۹
این مقاله به دنبال روشن ساختن دو نکته است: 1. کرونولوژی های ارائه شده از محاورات افلاطون از ربع آخر قرن نوزدهم تاکنون همگی ساختاری مشابه دارند؛ ساختاری که می توان آن را به جهت غلبه کاملش کرونولوژی استاندارد نامید؛ 2. علی رغم این حقیقت که ظهور این ساختار مدیون شواهد سبک شناختی و متأثر از آن هاست، به جز محاورات متأخر جایگاه دیگر محاورات در این ساختار توسط شواهد یادشده تأیید نمی شود. کرونولوژی استاندارد تمایل دارد محاوراتی همچون منون و جمهوری را پس از محاورات سقراطی و پیش از پارمنیدس و ثئایتتوس قرار دهد. این ساختار همچنین تأکید دارد که این دو محاوره اخیر پس از محاورات میانی و پیش از محاورات متأخری چون سوفیست، تیمائوس، فیلبوس و قوانین قرار گیرد. این جستار تلاش می کند نشان دهد به جز شباهت میان این محاورات متأخر و تأخر احتمالی آن ها، جایگاه دیگر محاورات به ویژه محاورات میانی، ثئایتتوس و پارمنیدس هیچ گونه مبنای سبک شناختی ندارد.
۲.

ضرورت سبک محاوره در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محاورات افلاطون گفت وگو شیوة سقراط لوگوس مثل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲
سبک بیشتر آثار افلاطون به صورت محاوره است. در این نوشتار دلیل انتخاب این سبک و قالب را توسط افلاطون مورد واکاوی قرار می دهیم. از سه منظر و با پی افکندن سه پرسش به این مهم می پردازیم: آیا می توان برای سقراط تاریخی در این راستا نقشی قائل شد؟ آیا افلاطون در آثار خود رویکردی انتقاد آمیز به لوگوسمکتوب دارد و آیا این رویکرد، وی را به انتخاب سبکی رهنمون شده است که بیشترین شباهت را با لوگوسملفوظ دارد؟ آیا می توان به دلایلی دست یافت که نشان دهندة ارتباط ضروری بین درون مایه تفکر فلسفی افلاطون با این سبک نوشتار باشد؟ از منظر نخست به نقش شیوة سقراط تاریخی در ایجاد فضایی که نه تنها افلاطون را متأثر ساخت بلکه گروهی از پیروان و شاگردانش را به نگارش آثاری به صورت محاوره برانگیخت، اشاره می شود. از منظر دوم به بررسی انتقادهای افلاطون بر لوگوسمکتوب و احتراز وی از این انتقادها پرداخته می شود و از منظر سوم به تفصیل ارتباط ضروری سبک محاوره با درون مایه تفکر فلسفی افلاطون مورد بررسی قرار می گیرد. البته در دو منظر نخست نیز به نوعی به این ضرورت اشاره می شود.